کاش کسی جایی منتظرم باشد
کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد اثر آنا گاوالدا با ترجمه ناهید فروغان توسط انتشارات ماهی در 208 صفحه به چاپ رسیده است.
آنا گاوالدا رماننویس و داستاننویس فرانسوی است که در سال ۱۹۷۰ در اطراف شهر پاریس در خانوادهای اصیل فرانسوی به دنیا آمد.
آنا در دوران نوجوانی کارهای مختلفی از جمله فروشندگی، بازاریابی املاک، صندوقداری و گل آرایی کرد که تجربه هر کدام از آنها بعدها تبدیل به داستانهایی جذاب شدند؛ مثلا در مورد زمانی که گلفروشی میکرد تجربه جالبش را اینگونه روایت میکند: «...زندگی را آموختم. دسته گلهای کوچک برای همسران و دسته گلهای بزرگ برای معشوقهها...»
آنا بعدها توانست از دانشگاه سوربن پذیرش بگیرد و تحصیلات خود را در این دانشگاه به پایان برساند. او بعد از ازدواج مشغول تدریس شد و بعضی اوقات در مرکز اسناد مشغول به کار شد. آنا از این ازدواج صاحب دو فرزند شد و بعد از اینکه از همسرش جدا شد زندگی خود را وقف ادبیات کرد و نویسندگی را به طور حرفهای شروع کرد.
اولین کتابی که آنا گاوالدا منتشر کرد مجموعه داستان «دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد» بود که برای او شهرت و ثروت به همراه آورد. این کتاب با اینکه اولین اثر او بود اما با استقبال بیسابقهای رو به رو شد و در ۲۷ کشور به فروش رسید.
نویسنده در این کتاب از قصه آدمهای عاشقی میگوید. از رنج و شادی حاصل از عشق که گاهی خود ماییم و گاه آدمهای اطراف ما.
اثر حاضر مجموعهای از داستانهای کوتاه با عناوین «آداب دلبری در سنژرمندپره»، «باردار»، «این مرد و این زن»، «اُپل تاچ»، «امبر»، «مرخصی»، «رویداد روز»، «نخ بخیه»، «جونیور»، «سالهای بعد»، «کلیککلک» و «عاقبت کار» است. در هر کدام از این داستانها میبینیم که نویسنده باظرافت از جزئیات زندگی میگوید. جزئیاتی که معمولا از کنار آنها ساده میگذریم یا برایمان اهمیت چندانی ندارد؛ اما آنا گاوالدا با به کارگیری عشق و احساس همین مسائل به ظاهر ساده و کم اهمیت را به شکلی برای مخاطب بازگو میکند که ممکن است بعد از مدتی این حس به خواننده القا شود که چقدر ساده و راحت میتوان عاشق زندگی شد و این عشق را به انسانها تقدیم کرد.
داستانهای این کتاب کوتاه و درعینحال تاثیر گذار هستند. به طوری که میتوان هر شب یکی از این قصهها را خواند و بااحساس خوشایندی خوابید.
قسمتی از متن کتاب:
با عجله به داروخانه میرود؛ نه داروخانهی همیشگی، داروخانهی دیگری که کسی آنجا او را نمیشناسد. با بیاعتنایی میگوید: «تست بارداری لطفا.» اما قلبش میتپد.
به خانه برمیگردد. منتظر میماند. تعليق لذتبخش را ادامه میدهد. تست آنجاست، توی کیفش، روی مبل سرسرا و او قدری بی قرار است. آرامش خود را حفظ میکند. لباسهای شسته را تا میکند. دنبال بچهاش به مهدکودک میرود. با مامانهای دیگر گپ میزند. میخندد. خوشخلق است. عصرانه را آماده میکند. کره را روی نان میمالد. حواسش جمع است. قاشق مربا را میلیسد. نمیتواند از بوسیدن بچهاش خودداری کند. همهجایش را میبوسد: گردنش، گونههایش، سرش. پسرک میگوید بس کن مامان، خستهام کردی. بچه را جلو جعبهی لگو مینشاند و باز هم کمی این پا و آن پا میکند. از پلهها پایین میآید. سعی میکند کیفش را نادیده بگیرد، اما نمیتواند. بالاخره تسلیم میشود. تست را برمیدارد. بستهبندی جعبهی تست کفرش را در میآورد. با دندان جلدش را پاره میکند. طرز استفاده راکمی بعد خواهد خواند. توی لوله ادرار میکند و سرپوشش را مثل در خودکار میگذارد. توی دستش میگیرد؛ کاملا گرم است. آن را گوشهای میگذارد.
شما می توانید با خرید کتاب کاش کسی جایی منتظرم باشد از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.
تلفن: 66403535-021
کاش کسی جایی منتظرم باشد
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 208 |
سال چاپ: | 1400 |
قطع: | جیبی |
مترجم: | ناهید فروغان |
مناسب برای: | بزرگسالان |
موضوع: | داستان کوتاه خارجی |
ناشر: | ماهی |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | آنا گاوالدا |