پرستیژ
کتاب پرستیژ اثر کریستوفر پریست با ترجمه راضیه خشنود توسط انتشارات آوند دانش در 540 صفحه به چاپ رسیده است.
«کریستوفر پریست» Christopher Priest نویسندهی انگلیسی در 14 ژوئیه سال 1943 به دنیا آمد. او بهشدت تحت تأثیر داستانهای علمی است و از سال 2006 بهعنوان نایبرئیس انجمن بینالمللی H. G. Wells مشغول به فعالیت است. او اولین اثرش را در سال 1966 بانام The Run منتشر و پس از آن تمام زندگیاش را وقف نوشتن کرد. باوجود آنکه «کریستوفر پریست» نویسندهای حاذق و توانا است تعداد زیادی از آثارش به فارسی ترجمه نشدهاند. او تا امروز چهار بار برندهی جایزهی BSFA Award شده است، این جایزه به داستانهای برتر علمی انگلیسی تعلق میگیرد. «کریستوفر پریست» در سال 1983 از سوی مجلهی ادبی Granta بهعنوان یکی از نویسندگان برتر جوان انگلیسی شناخته شد و او در سال 1988 جایزهی بهترین داستان علمی آلمان به نام Kurd Laßwitz Award را دریافت کرد. «پریست» تا امروز یازده رمان، چهار مجموعه داستان کوتاه و چندین اثر دیگر مانند زندگینامه و کتابهای غیرداستانی برای کودکان به نگارش درآورده است.
این اثر پس از انتشار با استقبال خوبی روبهرو و به زبانهای مختلف ترجمه شد. این کتاب داستان دو شعبدهباز جوان در سال 1878 است که در جریان یک جلسهی احضار ارواح ساختگی در تاریکی درگیر ماجرایی خطرناک میشوند. آن دو برای شکست یکدیگر به هر کاری دست میزنند و داستانی پرفرازونشیب و هیجانانگیزی میسازند و میراث خود را برای نسلهای بعد به ارث میگذارند. این دو برای پیروزی و غلبه بر یکدیگر از فریب استفاده میکنند که پیامدهای وحشتناکی برایشان به دنبال دارد. در این داستان خونها ریخته میشود و قصهای مهیج، مرموز و جنایی شکل میگیرد.
«کریستوفر پریست» این داستان پرکشش و خواندنی را طی دو فصل به نامهای اندرو وستلی و روپرت انجییر به نگارش درآورده است. این داستان با روایت اندرو وستلی از زندگیش آغاز میشود. او در جوانی از سوی پدرش کتاب «روشهای اسرارآمیز شعبده» را دریافت میکند که نویسندهی آن شخصی به نام آلفرد بوردن است. این کتاب برای اندرو جالب به نظر میرسد زیرا نام خانوادگی اصلیاش، بوردن بوده است که پس از این که به فرزندی دانکن و جولیان وستلی پذیرفته میشود نام فامیلیاش تغییر میکند.
قسمتی از متن کتاب:
مسیر خانه تا مدرسه از تپهی شرقی میگذشت که دقیقاً کنار محلهی ما بود. بیشتر مسیر، سربالایی و سرازیریهای باریکی بود وسط بوتههای معطر گز که بخش اعظم فضاهای باز هیستینگز را اشغال کرده بودند. هیستینگز در آن زمان در حال توسعه بود. خانهها و هتلهای جدید برای اسکان گردشگران تابستانی در حال ساخته شدن بودند. من زیاد شاهد ساختوسازها نبودم؛ چون مدرسه در شهر قدیمی بود ولی تفرجگاه پشت صخرهی سفید قرار داشت؛ صخرهای مرتفع که در دوران کودکیام یک روز برای ساخت مسیر پیادهروی ساحلی با دینامیت منفجر و نابود شد. علیرغم همهی اینها، در مرکز قدیمی هیستینگز زندگی کمابیش مانند صدسال پیش ادامه داشت.
میتوانم دربارهی پدرم بیشتر حرف بزنم؛ از خوبیها و بدیهایش اما برای تمرکز روی داستان خودم، باید خود را به بهترین بخشهایش محدود کنم. دوستش داشتم و بسیاری از تکنیکهای کمدسازی را از او آموختم. همان پیشهای که ناخواسته از طریق پدرم من را به نام و نان رساند. میتوانم شهادت دهم که پدرم مردی سختکوش، صادق، هشیار میانهرو و به شیوهی خودش سخاوتمند بود. با کارگرانش منصف بود. چون مرد خداترسی نبود و به کلیسا نمیرفت، خانوادهاش را با سکولاریسمی میانهرو بار آورده بود؛ انجام دادن یا ندادن کاری نباید موجب آسیب یا رنج دیگری شود. او یک کمدساز عالی و یک چرخساز خوب بود. سرانجام فهمیدم در تمام طغیانهای عاطفی که بر خانوادهی ما تحمیل میشد چون چندین بار پیش آمد خشم او ناشی از ناامیدی درونی بود؛ هرچند هرگز کاملاً مطمئن نبودم ناامیدیاش از چه بود و چگونه بود. بااینکه هرگز بدترین لحظاتش من را هدف قرار نمیداد، هميشه کمی از او میترسیدم ولی عمیقاً دوستش داشتم.
شما می توانید با خرید کتاب پرستیژ از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.
تلفن: 66403535-021
پرستیژ
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 540 |
سال چاپ: | 1399 |
قطع: | پالتوئی |
مترجم: | راضیه خشنود |
مناسب برای: | بزرگسالان |
موضوع: | رمان خارجی |
ناشر: | آوند دانش |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | کریستوفر پریست |