پنج قدم فاصله
چاپ دوازدهم کتاب پنج قدم فاصله نوشته ی ریچل لیپینکات در 214 صفحه توسط نشر میلکان به چاپ رسیده است.
از متن کتاب پنج قدم فاصله :
ویل را نگاه می کنم که روی صندلی کنار من می نشیند. آن را عقب می کشد تا مطمئن شود فاصله ی ایمن را رعایت کرده. نگاه جدیدی که دقیقا نمی شناسم چشمانش را پر می کند. نگاه تمسخر آمیز یا طعنه زننده ای نیست، کاملا آزاد است، صادقانه است. آب دهانم را به سختی قورت می دهم و سعی می کنم احساساتی را که در حال فوران اند سرکوب کنم. اشک چشمانم را پر می کند. آرام شروع می کند به آواز خواندن. مثل کودکان خردسال به گریه می افتم :(( از این جا برو عین احمق ها شدم.)) و با پشت دستم اشک هایم را پاک کرده و سرتکان می دهم. دارد آهنگ ابی را می خواند. قبل از آن که بتوانم خودم را جمع کنم، سیل اشک از گوشه ی چشمانم سرازیر می شود. چشمان آبی اش را تماشا می کنم که چطور به آن تکه کاغذ مچاله چشم دوخته تا تک تک کلمات آهنگ را درست تلفظ کند. احساس می کنم قلبم در حال منفجر شدن است. همزمان انبوهی از احساسات بر من هجوم آورده. او می خندد و سر تکان می دهد. با او خندیده و سرم را تکان می دهم. نگاهمان در هم گره می خورد. قلبم در سینه ام انگار به رقص درآمده و مانیتور ضربان قلب کنارم تندتر و تندتر بیپ بیپ می کند. خیلی کم به جلو خم می شود. در مرز خطر می ماند؛ اما همین هم بس است تا درد لوله ی گاسترونومی ام را از یادم ببرد. اگرچه شاید مسخره به نظر باشد اما اگر در اتاق عمل بمیرم، بدون عاشق شدن نمرده ام.
پنج قدم فاصله
| ویژگی ها | |
|---|---|
| تعداد صفحه: | 214 |
| سال چاپ: | 1402 |
| قطع: | رقعی |
| مترجم: | فاطمه صبحی |
| مناسب برای: | بزرگسال |
| موضوع: | رمان خارجی |
| ناشر: | میلکان |
| نوع جلد: | شومیز |
| نوع چاپ: | سیاه و سفید |
| نویسنده: | ریچل لیپینکات |
نظرات کاربران درباره پنج قدم فاصله
نظری در مورد این محصول توسط کاربران ارسال نگردیده است.
اولین نفری باشید که در مورد پنج قدم فاصله نظر می دهد.
