کیمیاگر
کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئلیو با ترجمه مریم کشفی توسط انتشارات عطر کاج در 192 صفحه به چاپ رسیده است.
پائولو کوئیلو دسوزا، زاده ی 24 آگوست 1947، ترانه سرا و رمان نویس برزیلی است.کوئیلو از اوایل دوران نوجوانی قصد داشت که نویسنده شود. درون گرایی و سرکشی های کوئیلو در 17سالگی، والدینش را بر آن داشت تا او را در یک آسیاشگاه روانی بستری کنند. او قبل از مرخص از شدن در بیست سالگی، سه بار از این آسایشگاه فرار کرد.کوئیلو در سال 1982 اولین کتاب خود را منتشر کرد که به موفقیت چندانی نرسید اما با انتشار کتاب کیمیاگر، نام او بر سر زبان ها افتاد.پائولو کوئیلو در سال 1980 با هنرمندی به نام کریستینا اویتیسیکا ازدواج کرد. این زوج اکنون در شهر ژنو در سوییس زندگی می کنند.
با در هم آمیختن جادو، عرفان، خرد و شگفتی به رمانی کلاسیک در عصر مدرن تبدیل شده است. میلیون ها نسخه از این رمان فوق العاده موفق در سراسر جهان به فروش رسیده و پائولو کوئیلو با خلق این اثر، توانسته زندگی مخاطبین بی شماری را دگرگون سازد.
رمان کیمیاگر، داستان اسرارآمیز پسری چوپان و آندلسی به نام سانتیاگو را روایت می کند که رویای یافتن گنج را در سر می پروراند. او به همین منظور پا به سفر می گذارد اما دست سرنوشت، گنجی به مراتب باارزش تر و واقعی تر از تصور او را بر سر راهش قرار می دهد. سفر سانتیاگو، خرد غایی گوش کردن به حرف دل را یادآور می شود و به ما می آموزد چگونه قدر فرصت های معدود زندگی را بهتر بدانیم و از همه مهمتر، چگونه رویاهایمان را دنبال کنیم.
قسمتی از متن کتاب:
جایگه خوابی یافت. شولای چوپانی به هیچ کجای شب تیره نیاویخت بل به روی زمین و روی خاک گستردش. آرمید و کتابی را که چندی پیش تمام خوانده بود چونان بالشی انباشته از پر قو زیر سر نهاد. پیشتر زانکه خواب در ربایدش اندیشید زین پس باید کتابهای بزرگتر با ورق و برگهای بیشتری برای خواندن بیابد چرا که هم خواندن و به پایان بردنشان به درازا میکشید و هم گاه غنودن و خواب، بالش بهتری میشد فراهم آورد. از خستگی هرگز ندانست چگونه خفت و چسان خواب میان چشمانش نشست. آنگاه که دیده گشود هنوز گرگ و میش فلق بود و از سرخی بعد از سحرگه خبری نبود. سر سوی بالا کرد، از آسمانۀ فرو ریختۀ کلیسای ویران ستارگانی دید کز میان شکاف سقف چشمک میزدند. اندیشید: «کاش میشد لختی دیگر بخوابم.» هفتۀ پیش رؤیایی دیده بود و این بار نیز پیشتر از آنکه رؤیای به خواب دیده تمام شود و فرجامی خوش یابد بیدار شده بود. خود را تکاند و برخاست. جرعهای از نوشاک میان بار و بندیلش سر کشید و چوبدست شبانی بر گرفت و آرام به بیدار کردن گوسپندانی پرداخت که هنوز چشم نگشوده بودند. او دریافته بود آنگاه که خودش خواب از دیده میراند بیشتر گوسپندان گلهاش هم بیدار میشوند و این همزمانی بیدار شدن برایش شگفت بود، تو گویی نیروی مرموز و ناشناختهای خواب و بیداری او و گله را به یکدیگر پیوند میداد. بعد فکر کرد چراکه نه، اکنون دو سالی میشود که من همراه اینان در جستوجوی آب و علف تازه گوشه گوشۀ این سرزمین درنوردیدهایم و به آرامی زمزمه کرد: «چنان خو کردهاند با من که هنگام خورد و خواب مرا میدانند.» از پس درنگی اندیشید نکند این اوست که با زندگی گله خو کرده است. زان میانه چند میش هم بودند که در بیدار شدن کاهلی میکردند، پس چوبدست شبانی نزدیکتر برد و به آرامی ضربهای نواخت و هر یک به نامی خواندشان تا که بیدار شوند و هوشیار. میدانست که حرفهایش را میفهمند و هم از این روی گاه میشد هنگام خواندن کتاب، صفحاتی را که بر دلش نشسته بود با صدای بلند برایشان بخواند و همان کار کند که نوای نی با گلۀ هراسان به دنبال سایه و آرامش. گاهی هم از تنهاییها و شادیهای زندگی شبانان و یا آنچه از خبرهایی که در شهرها پیچیده بود برایشان قصه ساز میکرد. از دو غروبگاه پیش اما حکایت دگر شده بود و فکر و سخن او با گلهاش، گفتن از دوشیزهای بود که در قصبهای میزیست با چهار روز راه مانده تا بدانجای. آن دختر فرزند تاجر پارچه و پشمینهای بود که در شهر حجرهای داشت و او تنها یک بار او را دیده بود و آن هم پارسال.
شما می توانید با خرید کتاب کیمیاگر از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.
تلفن: 66403535-021
کیمیاگر
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 176 |
سال چاپ: | 1399 |
قطع: | رقعی |
مترجم: | مریم کشفی |
مناسب برای: | بزرگسالان |
موضوع: | رمان خارجی |
ناشر: | عطر کاج |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | پائولو کوئلیو |