غرب غم زده
کتاب غرب غم زده اثر مارتین مک دونا با ترجمه بهرنگ رجبی توسط انتشارات بیدگل در 117 صفحه به چاپ رسیده است.
مارتین مک دونا نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس و کارگردان ایرلندی-بریتانیایی و متولد سال 1970 است. مک دونا شهرتاش را مرهون سهگانهی «لینین» است: «ملکهی زیبایی لینین»، «غرب غمزده» و «جمجمهای در کانهمارا». ملکهی زیبایی لینین اولین اثر مکدوناست که در ایرلند روی صحنه رفت و سپس در لندن هم اجرا شد و منتقدان و مخاطبان را به وجد آورد. در آن زمان مکدونای 27 ساله توانست پس از شکسپیر اولین کسی باشد که همزمان چهار نمایشنامهاش را روی صحنه برد. «ستوانِ آینیشمور»، «چلاق آینیشمان»، «مرد بالشی»، «مراسم قطع دست در اسپوکن» و «یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه» سایر آثار این نویسنده هستند. مکدونا نویسندهی کمکاری است و همان طور که خودش بارها گفته، ترجیح میدهد زمانی بنویسد که واقعا حرفی برای گفتن داشته باشد.
نویسنده در این اثر تصویری غمانگیز و ازدسترفته از غرب نشان میدهد: غربی که در اوج پیشرفتهای علمی و اطلاعاتی، حالا هنوز درگیر ابتداییترین اصول اخلاقی و انسانی است. و در این بین فقط پدر ولش است که به این در و آن در میزند تا شاید بتواند تغییری ایجاد کند و تلنگری برای بیداری به آدمها بزند. مکدونا هم چندان دخالتی در تغییر سرنوشت این افراد نمیکند. انگار مثل یک دانای کلِ بیحس و کرختشده، فقط گوشهای ایستاده و به این زندگیهای از هم پاشیده نگاه میکند. مک دونا همین است؛ میآید، حرفاش را میزند و میرود.
خلاصه نمایشنامه:
«کُلمَن» و «وَلین» دو برادری هستند که پس از مرگ پدرشان، با هم زندگی میکنند. آنها هیچ سازگاری با هم ندارند و مدام در حال بحث و درگیری هستند. درگیریهای آنها گاهی خیلی جدی میشود و به تهدید با چاقو و اسلحه هم میرسد. پدر «وِلش» کشیش جوانی است که در همان دهکده زندگی میکند. او تلاش فراوانی میکند تا این دو برادر را به صلح و دوستی دعوت کند. اما با فاش شدن اسراری تکاندهنده دربارهی آنها و سایر اهالی دهکده، کشیش چارهای نمیبیند جز این که تصمیمی جدی بگیرد، تصمیمی که عواقب چندان خوشایندی ندارد.
قسمتی از متن کتاب:
ولین: تو کشیش خوبْ منطقه ای هستی ها، یکی شون خانومشو کشته، با تبر زده فرق سرش، اون یکی مامانشو، با سیخ بخاری مغزشو درآورده، اون وقت کاری که تو باهاشون می کنی فقط گپ زدنه؟ هوه آره دیگه. ولش: قطعا کاری که من می تونم بکنم اینه که اگه دادگاه و پلیس... ولین: دادگاه و پلیس برن به جهنم. شنیده م یارویی که تو نماینده شی مقامش بالاتر از دادگاه و پلیس کوفتی بوده. ولش: (غمگین) من هم همینو شنیدم قطعا. حتما اشتباه شنید ه م دیگه. انگاری خدا تو این شهر اختیاری نداره. اصلا هیچ اختیاری نداره.
شما می توانید با خرید کتاب غرب غم زده از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.
تلفن: 66403535-021
غرب غم زده
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 117 |
سال چاپ: | 1403 |
قطع: | رقعی |
مترجم: | بهرنگ رجبی |
مناسب برای: | بزرگسالان |
موضوع: | نمایشنامه |
ناشر: | بیدگل |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | مارتین مک دونا |