یک روز دیگر
کتاب یک روز دیگر اثر میچ آلبوم با ترجمه گیتا گرکانی توسط انتشارات قطره در 224 صفحه به چاپ رسیده است.
این کتاب داستان یک مادر است و پسرش و رابطهای که تا بعد از مرگ نیز ادامه دارد.
سؤال مرکزی کتاب این است که اگر میتوانستید با عزیز ازدسترفتهای فقط یک روز دیگر هم بگذرانید چه میکردید ؟ اگر شما شانس داشته باشید، فقط یک شانس، تا به گذشته برگردید و اشتباهی را که در زندگی مرتکب شدهاید جبران کنید، از این فرصت استفاده میکنید؟ و اگر این کار را کردید، آن قدر بزرگ هستید که تاب تحملش را داشته باشید ؟ پدر چارلی بنهتو در کودکی به او گفت: «تو می توانی پسر مامان باشی یا پسر بابا، اما نه هر دو». او هم پدرش را انتخاب کرد، اما نتیجه فقط این بود که در آستانهی نوجوانی دید که پدرش ناپدید شد. چند دهه بعد، چارلی مردی شکستخورده است. کارش را از دست میدهد. خانوادهاش را ترک میکند. وقتی میفهمد به عروسی تنها دخترش دعوت نشده، به کلی دچار ناامیدی می شود و تصمیم میگیرد خودش را بکشد. چارلی نیمهشب با ماشین به شهر کوچک زادگاهش میرود: به آخرین سفر. اما وقتی گیج و سرگردان به خانهی دوران کودکیاش میرسد، موضوع حیرتانگیزی را میفهمد. مادرش ـ که هشت سال قبل مرده ـ آنجاست، و طوری به چارلی خوشامد میگوید که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده. ادامهی داستان در یک روز ظاهراً عادی میگذرد که بسیاری از ما در حسرت آنیم: فرصت ایجاد رابطهی خوب با والدین در گذشته، برای شرح دادن اسرار خانوادگی و طلب بخشش. چارلی در جایی بین این زندگی و دنیای دیگر، در مورد مادرش و فداکاریهای او چیزهای شگفتانگیزی میفهمد و سعی میکند با راهنمایی محبتآمیز او تکههای خردشده ی زندگیاش را بار دیگر کنار هم قرار بدهد.
قسمتی از متن کتاب:
این داستانِ خاص د رباره ی چارلز « چیک » بنه توست. او روح نبود . کاملاً واقعی بود. یک صبح یکشنبه، به او که با بادگیر آبی تیره روی نیمکت های زمین بازی لیگ کوچک نشسته بود و آدامس نعنایی می جوید، برخوردم. شاید او را از دورانی که بیسبال بازی می کرد به یاد داشته باشید . من در بخشی از زند گی کاری ام نویسند ه ی ورزشی بود ه ام، برای همین این اسم از جهات مختلف برایم آشنا بود .
وقتی به گذشته فکر می کنم، می بینم سرنوشت باعث شد او را پیدا کنم. من برای روشن کردن وضع خانه ی کوچکی که سال ها خانواد ه ام در آن زند گی کرده بودند ، به پپرویل بیچ آمد ه بود م. وقتی داشتم به فرود گاه برمی گشتم، برای نوشیدن قهوه جایی توقف کردم. آن طرف خیابان یک زمین بازی بود که بچه هایی با تی شرت های بنفش داشتند در آن بیسبال بازی می کردند . من فرصت داشتم. قدم زنان به آن طرف رفتم.
با انگشتان حلقه شد ه در حلقه های سیمی، پشت حصار ایستادم، مرد مسنی داشت چمن زن را روی سبزه ها ماهرانه هدایت می کرد . آفتاب سوخته و پُرچین وچروک بود ، و سیگار نصفه ای گوشه ی دهانش داشت. مرا که دید چمن زن را خاموش کرد و پرسید بچه ام در زمین است یا نه. گفتم نه. پرسید آنجا چه می کنم. برایش موضوع خانه را گفتم. پرسید زند گی ام را از چه راهی می گذرانم و من اشتباه کردم و این را هم به او گفتم.
شما می توانید با خرید کتاب یک روز دیگر از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.
تلفن: 66403535-021
یک روز دیگر
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 224 |
سال چاپ: | 1400 |
قطع: | رقعی |
مترجم: | گیتا گرکانی |
مناسب برای: | بزرگسالان |
موضوع: | رمان خارجی |
ناشر: | قطره |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | میچ آلبوم |