گیرنده شناخته نشد
کتاب گیرنده شناخته نشد اثر کاترین کرسمن تیلور با ترجمه بهمن دارالشفایی توسط انتشارات ماهی در 64 صفحه به چاپ رسیده است.
کاترین کرسمن تیلور در سال 1903 در پورتلند امریکا متولد شد. او در سال 1924 از دانشگاه اورگن فارغالتحصیل شد و به سانفرانسیسکو رفت. در سال 1928 با الیوت تیلور ازدواج کرد. ده سال بعد هر دو به نیویورک رفتند. آنها در آنجا داستان گیرنده شناخته نشد (اولین و مهمترین اثر کاترین) را در مجلهی استوری منتشر کردند. سپس مجلهی معتبر ریدرز دایجست هم داستان را بازنشر کرد. سال 1939 انتشارات سایموناندشوستر نیز این داستان را در قالب کتاب منتشر کرد که در مدت کوتاهی 50هزار نسخه از آن به فروش رفت. تیلور در سال 1942 کتاب دیگری با نام تا آن روز نوشت. او از سال 1947 در دانشگاه به تدریس روزنامهنگاری و نویسندگی خلاق پرداخت. همسرش در 1953 درگذشت. او در 1966 بازنشسته شد و به فلورانس ایتالیا رفت. در آنجا کتاب تازهای بر اساس طغیان رود آرنو درنوامبر 1966 نوشت. تیلور در 1967 برای دومین بار ازدواج کرد؛ با مجسمهسازی به نام جان رود. آنها نیمی از سال را در مینیاپولیس زندگی میکردند و نیم دیگر را در والدوپسا، در نزدیکی فلورانس، میگذراندند. تیلور پس از درگذشت جان رود در 1974 نیز به همین شیوه زندگی کرد. او در سال 1996 در 93 سالگی درگذشت.
شرح نامهنگاری دو دوست آلمانی است که با یکدیگر شراکت دارند و در یک گالری در سانفرانسیسکو به کار فروش آثار هنری مشغول هستند. یکی از این دو دوست بعد از چندین سال زندگی در امریکا، درست در آستانهی قدرت گرفتن هیتلر، به آلمان بازمیگردد. او بهتدریج با افکار غیرانسانی حزب نازی همدل و همرأی میشود و رابطهاش با دوست یهودی خود، که در امریکا مقیم است، تغییر میکند. این داستان در سال 1938، پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، نوشته شده و در واقع هشداری بوده دربارهی خطری که در آن زمان جهان را تهدید میکرده است. گیرنده شناخته نشد داستان فراموشنشدنی و هولناکی دربارهی پایداری است و تاکنون به بیش از بیست زبان ترجمه شده است.
قالبِ روایتیِ مکاتبههایی که نویسنده برای اثرش برگزیده بسیار جذاب و پرکشش است. خواننده از محتوای نامهها به خوبی با خصوصیات شخصیتهای داستان ـ ماکس، مارتین و گریزل ـ آشنا میشود. فضا و مکان رویدادها نیز در قالب نامه به خوبی ساخته و پرداخته شده است.
قسمتی از متن کتاب:
او یک هفته در تئاتر برلین بازی کرده. بعد تماشاچیها او را هو کردهاند، به جرم این که یهودی است. این دختر محشر ما عجب کلهشق و لجباز است! توی رویشان ایستاده و با افتخار گفته که بله، من یهودی هستم. تعدادی از تماشاچیها بهش حمله کردهاند. او به پشت صحنه فرار کرده. لابد کسی آنجا کمکش کرده، چون در حالی که کلی آدم دنبالش بودهاند توانسته فرار کند و چندین روز در زیرزمین خانهی یک خانوادهی یهودی پنهان شود. بعد تا جایی که میشده تغییر قیافه داده و به سمت جنوب حرکت کرده، به این امید که پیاده خودش را به وین برساند. جرئت نکرده سوار قطار شود. به خانوادهای که بهشان پناه برده بود گفته اگر بتواند خودش را به دوستانی در مونیخ برساند، جایش امن خواهد بود. امیدم این است که پیش تو آمده باشد، چون به وین نرسیده. مرا بیخبر نگذار، مارتین. و اگر پیش تو نیامده، لطفا بیسروصدا پرسوجو کن که چه بر سرش آمده. من اینجا آرام و قرار ندارم. شب و روز از این فکر در عذابم که آن موجود شجاع نازنین ما کیلومترها در کشور دشمن پیاده این طرف و آن طرف میرود و سرگردان است، آن هم در آغاز زمستان. خدا کند خبری بدهی که آرام شوم.
شما می توانید با خرید کتاب گیرنده شناخته نشد از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.
تلفن: 66403535-021
گیرنده شناخته نشد
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 64 |
سال چاپ: | 1400 |
قطع: | جیبی |
مترجم: | بهمن دارالشفایی |
مناسب برای: | بزرگسالان |
موضوع: | رمان خارجی |
ناشر: | نشر ماهی |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | کاترین کرسمن تیلور |
برند |
|