هری پاتر و یادگاران مرگ جلد دوم
فصل 19 : آهوی نقره ای
نیمه شب وقتی نوبت نگهبانی هرمیون شد برف می بارید. خوابهای هری درهم و برهم و آشفته بود. یکسره نجینی به خوابش می آمد و می رفت، ابتدا از درون انگشتری غول پیکر و ترک خورده، سپس از داخل تاج گل کریسمس. بارها وحشت زده از خواب پرید، با این اطمینان که کسی از فاصله ای دور او را صدا زده و با این تصور که صدای وزش باد در گرداگرد چادر، صدای گام های کسی است.
سرانجام در ناریکی از جایش بلند شد و به سراغ هرمیون رفت که جلوی در چادر کز کرده بود و در نور چوبدستی اش کتاب تاریخ جادوگری را می خواند. هنوز برف سنگینی می بارید و هرمیون از پیشنهاد هری استقبال کرد که گفت زودتر بارشان را ببندند و به سفرشان ادامه بدهند.
همان طور که می لرزید و از روی لباس خوابش بلوزی پشمی می پوشید با هری موافقت کرد و گفت:
میریم جایی که محفوظ تر باشه. یکسره فکر می کردم صدای کسانی رو می شنوم که بیرون چادر در حرکتند. حتی یکی دوبار به نظرم رسید یکی رو می بینم.
هری پاتر و یادگاران مرگ جلد دوم
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 440 |
سال چاپ: | 1401 |
مترجم: | ویدا اسلامیه |
ناشر: | تندیس |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | جی.کی.رولینگ |
برند |
|