آدمکش کور
کتاب آدمکش کور اثر مارگارت آتوود با ترجمه حبیب گوهری راد توسط انتشارات جمهوری در 656 صفحه به چاپ رسیده است.
مارگارت آتوود در ۱۸ نوامبر ۱۹۳۹ در اتاوا زاده شد. او کودکی خود را در جنگل های شمال کبک در کنار پدرش که یک گیاه شناس بود، گذارند. تجربه ی این نوع زندگی در دوران کودکی، بعدها در آثار آتوود در به کارگیری تعبیرهایی از دنیای جانوران و طبیعت نمود یافت.او تاکنون بیش از ۳۰ کتاب شامل رمان، داستان های کوتاه، شعر و نقد ادبی، تاریخ اجتماعی و کتاب های کودکان را به تألیف رسانده است. آثار او ریشه در رئالیسم سنتی دارند و در نوشته هایش از زن به عنوان شخصیت اصلی استفاده می کند. آتوود در داستان هایش واقعیت های اجتماعی را با تخیل، اسطوره شناسی و طنز همراه می کند.مارگارت اتوود نویسنده، شاعر و منتقد کانادایی طی مراسمی در پراگ، جایزه بین المللی «فرانتس کافکا» ۲۰۱۷ را به پاس یک عمر دستاورد ادبی خود دریافت کرد.
رمان آدمکش دو روایت مجزا را تعریف میکند. در یکی از داستانها، روابط پنهان و مبهم زن و مرد عاشقی دنبال میشود که در مکانهای مختلف یکدیگر را ملاقات میکنند. در طی این داستان، مرد برای زن داستانهایی تخیلی را که در فضایی دیگر اتفاق میافتد تعریف میکند. روایت دیگر از زبان پیرزنی 80 ساله به نام ایریس است. او در حال نوشتن خاطرات و اتفاقاتی است که در گذشته برای او و خواهرش لورا اتفاق افتاده است. نهایتا دو داستان به یکدیگر پیوند میخورند. آیریس زمان کودکی خود و لورا را به خاطر میآورد. آیریس دختری است که نسبت به خانوادهاش احساس مسئولیت میکند. او مجبور میشود به خاطر فداکاری برای خانوادهاش تن به ازدواج سرد و خاموشی با مردی ثروتمند بدهد. نقطهی عطف کتاب زمانی است که آیریس به تدریج حقایقی را نسبت به خانوادهی خود متوجه میشود و میفهمد که در اصل چه اشتباه بزرگی کرده است و مقصر چه کسی است.
یکی از نکاتی که منتقدین دربارهی کتاب آدمکش کور مطرح کردهاند شباهت بیش از اندازهی رمان آدمکشکور با داستان کوتاه «زخم شمشير» از «خورخه لوئيس بورخس» نویسندهی مطرح آرژانتینی است. زخم شمشیر داستان مردی است که به علت خیانت کردن به دوست خود که از او مراقبت میکرد احساس شرم و گناه میکند. او داستان خود را برعکس روایت میکند. خودش را جای شخصیت درستکار داستان میگذارد و داستان را از زاویه ی دید او روایت میکند. او از مشاهده جرياني جنايي كه طي آن دوستش كشته شده میگوید و در پايان اعتراف ميكند كه قاتل خود اوست. این همان كاري است كه «آيريس» در آدمكش كور ميكند.
قسمتی از متن کتاب:
پلیس خبرم کرد. ماشینی که لورا با آن دچار حادثه شده بود مال من بود، از روی شماره ماشین پیدایم کرده بودند. پلیس، بدون شک به خاطر نام فامیل ریچارد، خیلی مودبانه این خبر را داده. میگفتند ممکن است تایرهای ماشین به ریل تراموا گیر کرده یا ترمز ماشین خوب کار نکرده باشد، اما لازم بود بگویند که دو شاهد معتبر ــ یک وکیل دعاوی و یک کارمند بانک ــ دیده اند که لورا عمدا فرمان ماشین را منحرف کرده و به همان راحتی که آدم پایش را از لبه پیاده رو به وسط خیابان میگذارد ماشین را به دره پرت کرده است. دستکش های سفید لورا توجه آن ها را جلب کرده بود و دیده بودند که چطور فرمان ماشین را منحرف کرده است.
فکر کردم دلیل تصادف ترمز ماشین نبوده است. لورا برای این کار دلیلی داشت. البته دلایل او مثل دلایل آدم های دیگر نبود. اما در هر حال کار بی رحمانه ای کرده بود.
شما می توانید با خرید کتاب آدمکش کور از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.
تلفن: 66403535-021
آدمکش کور
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 656 |
سال چاپ: | 1402 |
قطع: | رقعی |
مترجم: | حبیب گوهری راد |
مناسب برای: | بزرگسالان |
موضوع: | رمان خارجی |
ناشر: | جمهوری |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | مارگارت آتوود |