پیرمردی که داستانهای عاشقانه میخواند
کتاب پیرمردی که داستانهای عاشقانه میخواند اثر لوئیس سپولودا با ترجمه محمد شهبا توسط انتشارات هرمس در 104 صفحه به چاپ رسیده است.
لوئیز سپولودا نویسنده معروف و توانمند اهل شیلی است که در ۱۹۴۵ متولد شد. در سال ۱۹۷۵ از شیلی تبعید شد، که همین تبعید او را به سمت کار برای یونسکو در جنگلهای آمازون سوق داد. سپولودا نویسنده، نمایشنامهنویس و روزنامهنگار است و کتاب پیرمردی که داستانهای عاشقانه میخواند، در واقع قسمتی از تجربیات او در آمازون است.
اثر حاضر شرح زندگی و ماجراهای پیرمردی به نام آنتونیو است که در جنگلهای آمازون در روستایی دور افتاده زندگی میکند.
خلاصه داستان:
داستان زندگی پیرمردی است که پس از فوت همسرش، تصمیم میگیرد با سواد شود؛ از این رو از دکتر میخواهد تا برایش کتابهایی بیاورد که بخواند. دندانپزشک برای او رمانهای عاشقانه میآورد. در این میان، سکوت و آرامش زندگی در روستا را حملهی پلنگی به یکی، دو خارجی سفید پوست برهم میریزد. شهردار برای یافتن پلنگ، گروه جستوجو تشکیل میدهد و از آنتونیو میخواهد که به این گروه بپیوندد. این رمان شرح تعقیب پلنگ و در هم آمیختن خاطرات گذشتهی آنتونیو به شیوهی ملموس «رئالیسم جادویی» است.
رمان حاضر نوشتهای است در ستایش هماهنگی با طبیعت و زندگی در کنار طبیعت نه علیه طبیعت. رمانی است در ستایش عشق میان انسانها و دیگر ساکنان زمین؛ درختان و حیوانات که به اندازهی انسان حق زیستن بر این کره خاکی دارند.
این داستان عاشقانه احساسی نیست، در واقع اصلا نمیتوان آن را در دسته داستانهای عاشقانه قرار داد بلکه شاید بتوان گفت که داستان ساده و روتین از زندگی در آمازون است.
قسمتی از متن کتاب:
چند نفر از ساکنین اِل ایدیلیو و مشتی ماجراجوی تازه رسیده از اطراف، به روی سکوی کشتی جمع شده و برای نشستن روی صندلی متحرک دکتر روبیکوندو لو آکامینِ دندان ساز که درد بیماران خود را با نوع عجیبی از بی هوشی دهان تسکین می داد، منتظر رسیدن نوبت شان بودند.
او معمولا می پرسید: « دردت می آد؟ »
بیماران، با چنگ زدن به دسته های صندلی، در حالی که چشم های خود را گشاد کرده بودند و شرشر عرق می ریختند، پاسخ می دادند.
بعضی ها می خواستند برای دادن پاسخ، با فحشی مناسب، دست های گستاخ دندان ساز را از دهان خود برانند، ولی قصد آنان، با بازوان قوی و صدای آمرانه ی دندان ساز از بین می رفت.
« تکون نخور، احمق! دست هایت را بردار! می دونم که دردت می آد. این تقصیر کیه؟ کمی فکر کن، تقصیر منه؟ نه! تقصیر دولته! خوب تو کله کدویی ت فرو کن. تقصیر دولته، اگر دندون های فاسد داری تقصیر دولته، اگر دندون هات درد می کنن. »
به این ترتیب بیماران احساس عجز کرده، چشم های خود را می بستند، یا با سر، کمابیش تایید می کردند.
شما می توانید با خرید کتاب پیرمردی که داستانهای عاشقانه میخواند از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.
تلفن: 66403535-021
پیرمردی که داستانهای عاشقانه میخواند
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 104 |
سال چاپ: | 1402 |
قطع: | رقعی |
مترجم: | محمد شهبا |
مناسب برای: | بزرگسالان |
موضوع: | رمان خارجی |
ناشر: | هرمس |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | لوئیس سپولودا |