دشمنان
کتاب دشمنان اثر آنتوان چخوف با ترجمه سیمین دانشور توسط انتشارات نگاه در 320 صفحه به چاپ رسیده است.
آنتون پاولوویچ چخوف، زاده ی 29 ژانویه ی 1860 و درگذشته ی 15 ژوئن 1904، داستان نویس و نمایشنامه نویس روس بود. او در زمان حیاتش بیش از 700 اثر ادبی خلق کرد.چخوف را مهم ترین داستان کوتاه نویس برمی شمارند. او در زمینه ی نمایشنامه نویسی نیز آثار برجسته ای از خود به جا گذاشته است به طوری که عده ای او را پس از شکسپیر، بزرگترین نمایشنامه نویس تاریخ قلمداد می کنند.چخوف در سال های پایانی تحصیلات متوسطه اش در تاگانروگ به تئاتر می رفت و در همین زمان، نخستین نمایشنامه ی خود را نوشت. او در همین سال ها مجله ی غیررسمی و دست نویس الکن را منتشر می کرد که توسط برادرانش به مسکو هم برده می شد.چخوف در سال 1879 تحصیلات اولیه را تمام کرد و به مسکو رفت و در رشته پزشکی در دانشگاه مسکو مشغول تحصیل شد.او بعد از پایان تحصیلاتش در رشته ی پزشکی، به طور حرفه ای به داستان نویسی و نمایشنامه نویسی روی آورد. چخوف در فوریه ی سال 1886 با آ. سووربن سردبیر روزنامه ی عصر جدید آشنا شد و داستان هایی در این روزنامه با نام اصلی چخوف منتشر شد. با گذشت زمان، بیماری سل چخوف شدت گرفت و او در آوریل 1887 به تاگانروگ و کوه های مقدس رفت و در تابستان در باپکینا اقامت گزید. آنتون چخوف سرانجام در 44 سالگی بر اثر خون ریزی مغزی درگذشت.
کتاب حاضر اولین بار در سال 1887 منتشر شد. کریلوف، دکتری محلی است که در همین لحظه، پسر شش ساله اش را به خاطر ابتلا به دیفتری از دست داده است. او در حال مشاهده ی خداحافظی همسرش با جسم بی جان پسرشان است که ناگهان زنگ در به صدا درمی آید. غریبه ای ثروتمند پشت در است که ملتمسانه از دکتر می خواهد همسر ناخوش احوالش را درمان کند. کریلوف به او می گوید که به هیچ وجه نمی تواند همسر خود را در چنین شرایطی تنها بگذارد اما غریبه اصرار می ورزد و به دکتر می گوید که خانه اش در همین نزدیکی هاست. کریلوف در نهایت دلش به رحم می آید و آن ها به سوی خانه ی غریبه راه می افتند. اما وقتی به مقصد می رسند، می بینند که همسر مرد غریبه در خانه نیست؛ اتفاقی که باعث می شود دکتر حسابی از کوره در برود.
قسمتی از متن کتاب:
در حدود ساعت ده، یک شب تیره در ماه سپتامبر، تنها پسر دکتر کریلوف پزشک دولتی،که نامش آندری و شش ساله بود، از دیفتری مرد. درست همان موقع که زن دکتر در برابر تخت بچهی مردهاش به زانو درآمد و اولین حملهی نومیدی بر او تاختن گرفت، صدای زنگ در سرسرای ساختمان به شدت طنین انداخت. وقتی بیماری دیفتری به این خانه پا گذاشت، تمام نوکرها را صبح همان روز از خانه بیرون فرستادند. کریلوف خودش دم در رفت. همانطور که بود، یکتا پیراهن، بی این که حتی دکمههای جلیقهاش را ببندد، یا صورت خیس و دستهایش را خشک بکند؛ دستهایی را که با اسیدفنیک دیگر سوخته شده بود. سرسرا تاریک بود و شخصی که داخل شد از او فقط هیکل میانه بالا و شال گردن سفید و صورت رنگ پریدهاش را میشد تشخیص داد. صورتش که به طور غیرعادی چنان رنگ پریده بود که انگار حضورش سرسرای تاریک را کمی روشن میکرد. دیدار کننده با لکنت زبان پرسید: « دکتر هستند؟»
کریلوف جواب داد: «بله خانه هستم، چه میخواهید؟»
دیدار کننده بینهایت خوشحال شد و گفت: «شما آقای دکتر هستید؟ خیلی خوشحالم.»
شما می توانید با خرید کتاب دشمنان از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.
تلفن: 66403535-021
دشمنان
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 320 |
سال چاپ: | 1402 |
قطع: | رقعی |
مترجم: | سیمین دانشور |
مناسب برای: | بزرگسالان |
موضوع: | رمان خارجی |
ناشر: | نگاه |
نوع جلد: | گالینگور |
نویسنده: | آنتوان چخوف |