سوزش سر انگشتان
کتاب سوزش سر انگشتان اثر آگاتا کریستی با ترجمه محمد طاهر ریاضی توسط انتشارات هرمس در 304 صفحه به چاپ رسیده است.
بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستانهای جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستانهای عاشقانه و رومانتیک نیز نوشتهاست، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستانهای آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را بهعنوان یکی از مهمترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و تکامل داستانهای جنایی کوشیدهاند نیز معرفی و مطرح نمودند. آگاتا کریستی در کتاب رکوردهای گینس مقام اول در میان پرفروشترین نویسندگان کتاب در تمام دورانها و مقام دوم (بعد از ویلیام شکسپیر)در میان پرفروشترین نویسندگان در هر زمینهای را به خود اختصاص دادهاست.
خلاصه داستان:
خانم و آقای برسفورد هنوز به سنی نرسیده بودند که خود را پیر بدانند؛ حتی اصلاً خبر نداشتند که از روی عادت آدمهایی به سن و سال آنها را پیر خرفت میدانند. البته این فقط عقیده جوانها بود و احتمالاً این زوج میانسال با اغماض جواب میدادند جوانها که از زندگی چیزی سرشان نمیشود؛ طفلکها تمام همّ و غمشان امتحان و عشق و عاشقی است یا اینکه موهایشان را به طرزی عجیب و غریب درست کنند و لباسهای غیرعادی بپوشند تا هرچه بیشتر جلب توجه کنند. خانم و آقای برسفورد از نظر خودشان فقط بهار زندگی را پشت سر گذاشته بودند. هر دو خود و یکدیگر را دوست داشتند و روزهایی بدون ماجرا اما لذتبخش را سپری میکردند. البته زندگی آنها همیشه خالی از ماجرا نبود؛ همه آدمها در زندگیشان ماجراهایی دارند. آقای برسفورد نامهای را باز کرد، نگاهی به آن انداخت و روی کاغذهای سمت چپش گذاشت. نامه بعدی را برداشت، اما باز نکرد. نامه را به دست گرفته بود و به سبد نان تُست نگاه میکرد. همسرش لحظاتی به او خیره شد و پرسید: ــ موضوع چیست تامی؟
قسمتی از متن کتاب:
سانی ریج ساختمانی بزرگ و اربابی به سبک دوره ویکتوریا بود که هنوز سالم و پابرجا مانده بود. چند درخت باصفا و پُرسایه، پیچکی که از دیوار ساختمان بالا رفته بود و دو کاج اروکاریا، منظره ای دلنشین اما اسرارآمیز را به نمایش می گذاشت. در مناسبترین نقاط برای اینکه دچار آفتاب سوختگی بشوی، چند نیمکت گذاشته بودند؛ یکی دو تا هم صندلی در ایوان سرپوشیده بود تا خانم های پیر، محفوظ از باد شرق روی آن بنشینند و استراحت کنند.
تامی زنگ درِ جلویی را به صدا درآورد. دختر جوانی با روپوش نایلونی و چهره ای نسبتا نگران در را باز کرد و ضمن راهنمایی تامی و تاپنس به اتاق کوچک نشیمن، نفس زنان توضیح داد که « به دوشیزه پکارد خبر می دهم. منتظر شماست... الآن می آید پایین. ببخشید که باید کمی منتظر بمانید. فعلاً گرفتار خانم کاراوی است. می دانید... دوباره انگشتانه اش را قورت داده است. »
تاپنس با تعجب پرسید:
ــ آخر چرا انگشتانه قورت داده است؟
خدمتکار جوان خیلی مختصر جواب داد:
ــ برای شوخی و سرگرمی. همیشه این کار را می کند.
خدمتکار بیرون رفت. تاپنس نشست و غرق در فکر گفت:
ــ اصلاً دوست ندارم انگشتانه قورت بدهم... حتما در گلوی آدم گیر می کند، نه؟
چندان منتظر نماندند. لحظاتی بعد، دوشیزه پکارد در را باز کرد و مثل همیشه با عذرخواهی وارد شد.
شما می توانید با خرید کتاب سوزش سر انگشتان از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.
تلفن: 66403535-021
سوزش سر انگشتان
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 304 |
سال چاپ: | 1402 |
قطع: | پالتوئی |
مترجم: | محمد طاهر ریاضی |
مناسب برای: | بزرگسالان |
موضوع: | رمان خارجی |
ناشر: | هرمس |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | آگاتا کریستی |