همخوانی در موسیقی
آنگاه که نوزادی از انبان کوچک سینه ی مرمرینش در ساز حنجره ی ظریفش میدمد و نخستین گریه را که آهنگی گنگ و گم شده در هزار معناست سر میدهد، خواندنش آغاز میشودف برای هرکس.
پس خواندن و نواختن از بدو تولد قرین هستی ماست ، چی خواندن و چه نواختن قدم های بعدی ماست. سازهای چوبین و آهنین ابداع ذهنی ماست و خدا آنچه با ما داد، نای هفت بند و حنجره یی ، که ساز طبیعی ماست.
تایخچه خواندن و آوازخوانی در حیات فردی همین نقطه است و او میرود تا در سنین مختلف بیاموزدکه چگونه آن را با نوت کلام بیفزاید و با فراگیریش سخن نغز گوید. سپس دامنه ی بیان را به وادی هنر کشانده و نغمه سرایی پیش گیرد و با نوا سردادن، زبان احساس به تعزل گشاید و به مهارت رسد تابه رابطه ی بهتر با همنوع برآید و عواطف بیشتر به میان آرد از چه، و چگونه گفتن ها، و نیز در روند تغییر مجهول به معلوم ها، برود تا فراسوی آسمانها.
بدین سان صدا برون آورد از تارها و در آمیخت با حرکت ، که برگرفته بود در ظرف زمان از زبان و پا و جنبش دست ها، او سرانجام به خواندن رسمیت بخشید.
آری با چنین مکاشفات نخستین و قدسی ، آواز خوانی را آغاز کرد اگرچه نغمه ها بس ساده و بی فرم و کم محتوا، چونان عمارتی گلی ، بل سنگی و بدوی ، در صحرایی، بل کویری برهوت در ناکجای غربت و بی کسی . هر موجودی از کم ساده پدید میآید و سپس رو به زیاد و مرکب شدن به پیش میرود که این همانا روند تکوین و از بابت کمی، مسیر تکمیلش باشد.
خواندن انسان هم ماجرایی است که همزمان با پیدایی و رشد و تکامل و تعالی او، در یک مسیر تکمیلی و فربه شدن پیش آمده و ره می پوید.
زمانی سطح فکر و میزان ذی شعوریش پایین و ناچیز بود و در میدان هنر به کشف قوانین چندانی نپرداخته بود، به همین دلیل آواخوانی او در دوره ی تک خوانی صورت می گرفت و بسیار ابتدایی کم و زیبا گاه زشت بود، به عبارتی بیان احساسش حقیر و فقیره جلوه می کرده است.
همخوانی در موسیقی
ویژگی ها | |
---|---|
ناشر: | چندگاه |
نویسنده: | مرتضی سرآبادانی |
برند |
|