کافه ی چرا
کتاب کافه ی چرا اثر جان پ.استرلکی با ترجمه مهرناز شیرازی توسط انتشارات قطره در 120 صفحه به چاپ رسیده است.
شخصیت اصلی داستان مردی به نام «جان» بوده که شخصیتی عجول و شتابزده دارد. جان یک هفته از کارش مرخصی میگیرد تا از هر چیزی که مربوط به کار میشود دور باشد و در مورد سؤالی که اغلب روزها فکرش را مشغول کرده بود تفکر کند. او که در این مسیر گم و در تقاطعهای واقعی و استعاری سرگردان شده است، خود را مقابل غذاخوری کوچک و دورافتادهای میابد که گویا در وسط ناکجاآباد واقع شده است و کیلومترها از شهر و آبادی فاصله دارد. «جان» فقط بهقصد بنزین زدن و یافتن غذایی اندک برای ادامه سفر پیاده میشود ولی به طرزی کاملاً متفاوت تغذیه میشود.
متن پشت جلد کتاب:
جان در شبی که تصمیم گرفته برای مدتی دست از کار بکشد و - به قول خودش – "باتریهایش را شارژ کند"، در جاده گم میشود و پس از ساعتها پرسه زدن، از کافهای در ناکجاآباد سر درمیآورد. کافهای عجیب و مرموز که با کافههای دیگر متفاوت است. جان در این کافه برای نخستین بار در زندگی با این پرسشها مواجه میشود: چرا اینجایید؟ آیا از مرگ میترسید؟ آیا از زندگی احساس رضایت میکنید؟ این اتفاق زندگی جان و دیدگاه او را به زندگی دگرگون میکند. این کتاب شمارا وادار میکند به زندگی از زاویهی دیگری نگاه کنید.
قسمتی از متن کتاب:
راننده ی مینی ونی که مقابل من بود، دائم می گفت که اگر تا ساعت ۶ به هتل نرسد، رزرو اتاقش کنسل می شود. خانمی که اتومبیلش با سقفی تاشو سمت چپ من بود، با تلفن همراهش به کسی آن طرفِ خط از ناکارآمدی سیستم حمل و نقل جاده ای شکایت می کرد. ماشین پشت سرم پر بود از بچه های تیم بیس بال، که داشتند مراقب خود را دیوانه می کردند. می توانستم فکر زن جوان را بخوانم که این آخرین باری بود داوطلب انجام دادن چنین کاری می شد. من هم مثل بقیه خیلی کلافه بودم.
بعد از گذشت بیست و پنج دقیقه بی هیچ اثری از پیش روی، سرانجام یک ماشین پلیس از مسیر چمن های میان جاده، سر رسید. پلیس هر پنجاه متر به پنجاه متر می ایستاد تا احتمالاً مردم را در جریان واقعه بگذارد.
با خودم فکر کردم: « با این جمع عاصیِ بلاتکلیف، امیدوارم افسر پلیس لباس و تجهیزات ضد شورش همراه داشته باشد. »
همه مشتاقانه منتظر بودیم نوبت ما برسد. وقتی افسر پلیس سرانجام به قسمتی از بزرگراه که ما آن جا بودیم رسید، گفت تانکر مواد سمی در حدود هشت کیلومتر جلوتر واژگون شده و جاده کاملاً مسدود است. او برایمان توضیح داد که دو گزینه بیش تر پیش رو نداریم. یا باید دور بزنیم و مسیر دیگری را انتخاب کنیم ـ گرچه واقعاً مسیر دیگری وجود نداشت ـ یا منتظر تلاش نیروهای پاکسازی بمانیم، که حدوداً یک ساعت دیگر وقت می گرفت.
شما می توانید با خرید کتاب کافه ی چرا از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.
تلفن: 66403535-021
کافه ی چرا
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 120 |
سال چاپ: | 1399 |
قطع: | رقعی |
مترجم: | مهرناز شیرازی |
مناسب برای: | بزرگسالان |
موضوع: | رمان خارجی |
ناشر: | قطره |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | جان پ.استرلکی |