فوتبال اکسیری برای زندگی

فوتبال اکسیری برای زندگی

کتاب “فوتبال؛ اکسیری برای زندگی” نوشته صالح آروندی به همت انتشارات نسل نواندیش به چاپ رسیده است. این کتاب برای آنهایی است که فوتبال را عاشقانه دوست دارند و می‌خواهند با داستان‌های الهام بخشِ آن حسابی کیف کنند و آن‌هایی که فوتبال را هنوز دوست ندارند تا بدانند جادوی این ورزش دوست‌داشتنی چیست که قلب میلیاردها انسان را در سراسر دنیا تسخیر کرده است. بنا به قول نویسنده در توصیف این اثر، کتابی برای همه کسانی که نمی‌خواهند پشت موانع زندگی بمانند و زانوی غم بغل بگیرند و قصد دارند مشکلاتشان را مسی‌وار دریبل بزنند و از آن‌ها عبور کنند یا مانند رونالدو برخیزند و با یک قیچی برگردان دیدنی بالاتر از همه موانع، شاهکار زندگی خویش را خلق کنند. برای تمام آن‌هایی که می‌خواهند مانند زلاتان با گوش دادن به ندای کودک درونشان، برای رسیدن به آرزوهایشان لجاجت بورزند؛ برای همه آن‌هایی که دوست دارند سیمئونه‌وار الهام بخش و انگیزه دهنده خود و دیگران باشند، آن‌هایی که نمی‌خواهند ذخیره نشین کسی بمانند و مثل جرارد پیکه برمی‌خیزند و با تغییری تازه سرنوشتشان را دگرگون می‌کنند و قربانی شرایط نمی‌شوند. برای آنهایی که می‌خواهند لیورپول‌وار شکست سه بر صفر زندگی‌شان را جبران کنند و بازی را به نفع خود برگردانند. برای همه آن‌هایی که در شلوغی‌های روزمره زندگی می‌خواهند مانند شاعر دنیای فوتبال (رونالدینیو) غزلی ناب بسرایند و با لبخندی زیبا صخره‌های پیش رویشان را به سخره بگیرند و از مسیر زندگی‌شان لذت ببرند. برای آن‌هایی که می‌خواهند مثل زیدان در زمان مناسب با خداحافظی شجاعانه، جاودانه شوند. برای آنهایی که می‌خواهند مثل زیدان در زمان مناسب با خداحافظی شجاعانه جاودانه شوند. برای آنهایی که می‌خواهند مانند یونان ۲۰۰۴، شگفتی زندگی‌شان را خلق کنند. برای آنهایی که حاضرند همانند نقاش فوتبال (اینیستا) بعضی چیزها را در زندگی فدا کنند تا روزی نقش زیبای مونالیزا را بکشند. برای کسانی که می‌خواهند باتیستوتا وار تمام کننده تمام عیار زحمات خود و دیگران باشند تا با گل‌های زیبایشان آنچه را سزاوارش‌اند، از زندگی بستانند. کتابی برای همه کسانی که تا آخرین لحظه باور خود را از دست نمی‌دهند و تسلیم نمی‌شوند تا در دقیقه ۹۰، قهرمانی باشکوه زندگی خود را جشن بگیرند. در بخشی از کتاب حاضر می‌خوانیم: بهانه‌های شما برای‌تان امپراطوری نخواهند ساخت. اگر هنوز هم به اندازه کافی قانع نشده‌اید و می‌خواهید برای شکست‌هایتان بهانه‌تراشی و نقش قربانی را بازی کنید، باید سری به خاطرات یک مسابقه کلاسیک بزنیم تا ببینید این نوع نگرش چه بهای سنگینی می‌تواند برای‌تان داشته باشد. ۲۸ ژوئن ۲۰۱۰ ورزشگاه فری استیت افریقای جنوبی میزبان تیم‌های انگلستان و آلمان در دیدار حساس یک هشتم نهایی جام جهانی بود. هر دو تیم با تمام ستارگانشان بازی می‌کردند. آلمان‌ها ابتدا موفق شدند با دو گل کلوزه و پودولسکی در دقایق ۲۰ و ۳۲ از انگلستان پیش بیفتند؛ اما ناگهان طوفان انگلیسی‌ها از راه رسید. دقیقه ۳۶ متئو آپسون با ضربه سر امید را به اردوی انگلستان برگرداند و درست یک دقیقه بعد، یعنی دقیقه ۳۷ بازی، حادثه مهمی رخ داد. فرانک لمپارد شوتی دیدنی را به سمت دروازه آلمان‌ها روانه کرد. توپ پس از برخورد به تیرک بالایی دروازه، درون دروازه رفت و نزدیک به یک متر از خط گذشت؛ اما به زمین خورد و از دروازه بیرون آمد، مانوئل نویر با زیرکی توپ را جمع کرد و بازی را ادامه داد. انگار در آن لحظه تمام دنیا متوجه شدند توپ از خط دروازه گذشت به جز داور اروگوئه‌ای مسابقه، آقای جرج لاروندا و کمک‌هایش!