ایلیاد
رای زنی
نستور پادشاه پیلوس فراهم آورد و چون آنها را آگاممنون ، نخست انجمنی از یران در کنار کشتی گرد آورد با آنها رای زد و گفت یاران گوش فرا دهید . رویای ایزدی دیشب هنگامی که من در خواب بودم نزد من آمد . او به چهره و بالا و رفتار چون نستور ایزدی مینمود. برای فراز سر من ایستاد و گفت :
«چگونه تو خفته ای زاده ای آتره رام کننده دلاور اسبان سرکش! سالاری که به رای و صلاح اندیشی او نیاز است و کار سپاه بدو محول است و این همه دل مشغولی دارد نباید همه شب بخوابد. اینک هنگام آن رسیده است که زود مرا دریابی . بدانکه من فرستاده زئوسم که از دور همواره درباره تو به سختی نگران و دلسوز است. از تو میخواهد همه مردم دل آور آخائی را زود به برداشتن سلاح بخوانی . هنگام آن رسیده است که شهر پهناور تروا را بگشائی . جاودانان و ساکنان اولمپ دیگر در این باره رای مخالف ندارند. همه به درخواست هراتن در داده اند و مردم تروا از این پس گرفتار رنج و بدبختی خواهند بود . زئوس چنین میخواهد. این سخن را درست را درست به خاطر بسپاره »
این گفت و سپس به پرواز آمد و ناپدید شد و خواب شیرین نیز از سر من بدر رفت . اکنون ببینیم آیا میتوانیم مردم آخائی را به سلاح برداشتن بخوانیم. اما نخست برای آنکه آنان را بسنجیم و بیاموزیم من از آنها در میخواهم تا باکشتی ها و پاروهای خویش بگریزند. شما هر یک از سوی خود سخنانی بیابید مگر ایشان را باز دارند.
ایلیاد
ویژگی ها | |
---|---|
مترجم: | سعید نفیسی |
ناشر: | بهزاد |
نویسنده: | هومر |
برند | بهزاد |