روزگار سپری شده ی مردم سالخورده سه جلدی
سامون را به زودی خواب برد . سرش که روی زانوی تکیده ی مادر قرار گرفت دیگر بیهوش شد ، کف دست زن که دیگر چیزی جز پاره های پیوند یافته ی استخوان و پی و عصب نبود ، به عادت روی استخوان باریک بازوی سامون بود و گویی که بی اختیار داشت حد گرمای تن فرزندش را می سنجید .
آیا سرد نشده بود ؟ امیدوار بود که سرد نشده باشد . نه ، نبایست که سرد شده باشد .
می ترسید اما به نسبت قدرتی که در تن و بدنش باقی مانده بود ، می ترسید. لازم نبود بداند که برای ترسیدن ، غم خوردن و دوست داشتن به نیرو نیاز است ، اما این را حس می کرد .
روزگار سپری شده ی مردم سالخورده سه جلدی
ویژگی ها | |
---|---|
ناشر: | چشمه |
نویسنده: | محمود دولت آبادی |
برند | نشر چشمه |