کسب و کار اجتماعی
كسبوكار اجتماعي با هدف غلبه بر فقر و حل معضلات اجتماعي يك فعاليت خودگردان است كه با سرمايههايي اندك تشكيل ميشود.
محمد يونس (متولد ۲۸ ژوئن ۱۹۴۰)، بانكدار و اقتصاددان بنگلادشي و خالق و مخترع وام خرد، نوعي وام كوچك براي بيكاران و تاجران فقير و همچنين موسس «گرامين بانك» در كتاب امروز ميكوشد رازهاي اين كسبوكار را بياموزد.
با هم بخش جالبي از كتاب «تأمين كفش براي همه: داستان تلاش گرامين و آديداس» را مرور ميكنيم:
شركتهاي گروه آديداس شامل برند آديداس، ريبوك، راكپورت و تيلور ميدگلف است. گروه آديداس ميكوشد تا رهبرِ جهاني صنايع تجهيزات و امكانات ورزشي باشد.
اين شركت در اين بازار سودمند و با ميدان ديد بالا با استفاده از ورزشكاران قهرمان و حرفهاي، افراد مشهور و طراحان مُد رقابت ميكند. به سادگي ميتوان در خصوص چنين صنعتي اينگونه فكر كرد كه حول تجملات، رفاهطلبي و سرگرمي ايجاد شده است و ارتباط مستقيم بسيار كمي با نيازهاي فقرا دارد، اما ميخواهم به اين صنعت از زاويه ديگري نگاه كنم، چراكه نه من و نه گرامين نميخواهيم، به هر طريق ممكن و خارج از اهدافمان با چنين شركتهايي مشاركت كنيم.
موقعيت غيرمنتظرهاي باعث شد تا ما و آديداس به فكر همكاري با هم بيافتيم. زماني كه در نوامبر ۲۰۰۸ در حال بازديد از آلمان بودم، از من خواسته شد تا با مدير عامل آديداس، هربرت هاينر به يك قدمزني بروم.
او مايل بود تا مفهوم كسبوكارهاي اجتماعي را درك كند؛ بر همين اساس در جلسهاي كه در دفتر كار وي دي آديداس برگزار شد، تلاش كردم تا آنجايي كه ميتوانم به بهترين وجه، ايده كسبوكارهاي اجتماعي را براي او تشريح كنم. بعد از توضيحات من به طور معمول اين سوال پيش آمد كه آديداس چه كاري ميتواند در دنياي كسبوكارهاي اجتماعي انجام دهد؟
من ايدهاي نداشتم كه به آنها معرفي كنم، اما در نهايت به آنها گفتم: «شايد آديداس بتواند با مأموريتي شبيه به اينكه هيچكس در دنيا نبايد بدون كفش راه برود، كار خود را شروع كند.
در واقع به عنوان يك شركت توليدكننده كفش، اين مسئوليت را بپذيرد كه كفشهايي را توليد و عرضه كند كه حتي فقيرترين افراد هم قادر باشند از آنها خريداري و استفاده كنند. »
از آقاي هاينر پرسيدم آيا عبارتي نظير آنچه من گفتم، حسي براي او ايجاد ميكند كه او گفت: «ايجاد ميكند اما من در تلاش هستم تا چگونگي اجراي كامل آن را درك كنم. آيا ما ميتوانيم بين جلسهمان يك وقفه داشته باشيم؟ در اين مدت همكاران من، شركت و موزه بسيار زيباي ما را به شما نشان خواهند داد و من با همكاران ارشدم در خصوص صحبتهاي شما، مشورت خواهم كرد.«
ما همديگر را دوباره هنگام ناهار ملاقات كرديم كه همكاران ارشد آقاي هاينر نيز به جمع ما ملحق شدند. همزمان كه مشغول صرف غذا بوديم، هربرت خيلي زود از من سوال كرد، براي اينكه كفشها را بتوان به فقيرترين افراد عرضه كرد چقدر بايد ارزان باشند؟ من نيز به سرعت جواب دادم: «حدس ميزنم، قيمت كفشها بايد زير يك دلار يا در همين حدود باشد. »
هاينر در حالي كه به من چشم دوخته بود براي چند دقيقه دست از خوردن كشيد و من فكر ميكردم كه صحبت و همكاري ما در خصوص كسبوكارهاي اجتماعي همينجا به پايان خواهد رسيد.
اما زماني كه ناهار تمام شد، هاينر مرا شگفتزده كرد. او گفت كه آديداس مايل است تا با همكاري گرامين يك كسبوكار اجتماعي با هدف توليد كفش براي فقرا در بنگلادش راهاندازي كند، كفشهاي توليدي اين كسبوكار، با قيمتي نزديك به يك يورو(دقيقا معادل يك دلار نيست ولي به آن نزديك است) فروخته خواهد شد. باورم نميشد، من در حال شنيدن چنين پيشنهادي از جانب مديرعامل آديداس بودم!
مديران ارشد آديداس به سرعت يك جلسه كاري با من ترتيب دادند تا با هم اقدامات لازم را برنامهريزي كنيم. رفتار آنها به گونهاي بود كه گويا با يك انرژي و علاقه زياد تسخير شدهاند.
در اين جلسه من به طرحها و برنامههاي آنها گوش ميدادم و به سوالات بسيار زيادي كه ميپرسيدند، جواب ميدادم و از قدرت كسبوكارهاي اجتماعي در متحول كردن افراد با اين سرعت شگفتزده شده بودم. آديداس اكنون با حداكثر سرعت در حال كاركردن بر روي حل چالشي است كه خودشان تصميم گرفته بودند آن را بپذيرند.
آنها در تلاش بودند تا كفشهايي را طراحي و به بازار عرضه كنند كه هر كسي بر روي كره زمين توانايي خريد آن را داشته باشد. آنها اميدوارند كه بتوانند اولين كفش دنيا با قيمتي نزديك به يك يورو را عرضه كنند. پروژه توليد كفشهاي يك يورويي، توسط خود هربرت هاينر مديريت ميشود. او يك تيم هشت نفره از مديران با پتانسيل بالا را از بخشها و شركتهاي مختلف آديداس در زمينههاي بازاريابي، مالي، توسعه كسبوكار و … تشكيل داده بود تا امكانپذيري توليد كفشهاي مورد نظر با چالش قيمت يك دلاري را بررسي كنند.
آنها به روستاهاي بنگلادش آمدند تا مردان، زنان و كودكان فقير را ببينند و در خصوص ترجيحات، نيازها، اولويتهاي مصرفي، درآمدها، الگوي مخارجي و مواردي از اين قبيل مطالعه كنند. آنها به سرعت به اين نكته پي بردند كه فراهمكردن كفش براي فقرا در بنگلادش تنها براي آسايش بيشتر آنها نيست، بلكه يك موضوع جدي براي سلامت آنها نيز است. ما فراموش كرده بوديم كه استفاده از كفش ارتباط زيادي با سلامت افراد دارد. بيماريهاي انگلي از طريق پوست پا هم به افراد منتقل ميشوند.
به دليل اينكه بسياري از مردم پابرهنه راه ميروند، بيماريهايي همچون كرم روده در بنگلادش بسيار شايع است و كودكان، بيشترين آسيبپذيري را در مواجهه با چنين بيماريهايي دارند.
از اوايل سال ۲۰۱۰ مهندسان شركت آديداس به سختي در حال كاركردن بر روي اين مسأله هستند. حل اين مسأله بسيار مشكل است اما اين مهندسان هرگز از حل آن منصرف نشدهاند. آديداس حتي پا را فراتر گذاشته و هدفگذاري كرده است تا كفشي را توليد كند كه نه تنها بسيار راحت باشد، بلكه تجزيهپذير و از نگاه مشتريان بسيار زيبا باشد. اين اهداف از جمله مواردي است كه بسياري از شركتها، هنگامي كه بخواهند يك كسبوكار اجتماعي براي توليد كفش راهاندازي كنند، آن را ناديده خواهند گرفت. اما آيا اين كار و به زحمت انداختن خود براي توليد يك كفش زيبا، كار درستي است؟ آيا افراد فقير از اينكه كفشهايي هرچند زشت، داشته باشند، خوشحال نخواهند شد؟
اين سوالات با روح انجام چنين پروژههايي مغايرت دارند.
در كسبوكار اجتماعي افراد از كاري كه انجام ميدهند لذت ميبرند نه اينكه با توجه به شرايط، خود را مجبور كنند كه به نتايج با ارزشِ كمتري دست پيدا كنند.
افرادي كه اين كفشهاي راحت و زيبا را بپوشند، با پوشيدن آنها احساس افتخار خواهند كرد. اين كفشها تنها براي محافظت از افراد در مقابل بيماريها نيست، بلكه پوشیدن آنها موجب احساس احترام و وقار براي افراد خواهد شد.
علاوه بر اين موارد، آديداس ميخواهد كفشها را به گونهاي توليد كند كه پا در آن احساس خنكي بكند تا مردم فقير در روستاهاي آفريقا، جنوب آسيا و آمريكاي لاتين، از پوشيدن كفشهاي آديداس، احساس خوبي داشته باشند. هرچه تقاضا براي اين نوع از كفشها افزايش پيدا كند، ميزان توليد آن نيز افزايش پيدا خواهد كرد و با بالارفتن حجم توليد، امكان دستيابي به قيمتهاي پايينتر، بيشتر ميشود.
بر همين اساس آديداس بهترين گروههاي كاري خود در حوزههاي مد، طراحي و بازاريابي را گرد هم آورده است تا در خصوص توليد كفشهاي يك يورويي بحث و برنامهريزي كنند. با توجه به برنامهريزي انجام شده، ۱۰ هزار جفت از كفشهاي تازه توليد شده آديداس در ژوئن ۲۰۱۰ براي ارزيابي وضعيت بازار به بنگلادش خواهد رسيد.
ما در اين بخش از پروژه در خصوص واكنش مشتريان، ترجيحاتشان، چگونگي تغيير تقاضا با توجه به سن و جنسيت و مواردي از اين قبيل بررسي و مطالعه خواهيم كرد. بعد از جمعآوري اين اطلاعات، مهندسان و طراحان شركت آديداس، به دفترهاي كارشان باز ميگردند تا بتوانند كفشهايي بهتر و ارزانتر را توليد كنند. در همين حين نيز ما در حال راهاندازي يك كارخانه توليدي در بنگلادش هستيم.
كتاب «كسبوكار اجتماعي، شيوه جديدي از كسبوكار كه منجر به تامين نيازهاي حياتي بشر در دنياي سرمايهداري خواهد شد» اثر محمد يونس با ترجمه حسين عنبرستاني و سيد وحيد رضوي را انتشارات رسا در ۳۱۹ صفحه و با قيمت ۱۵۰۰۰تومان رهسپار بازار كتاب كرده است.
محمد يونس فرزند سوم يك خانواده يازده نفره است. وي كه در يكي از روستاهاي بنگلادش متولد شد، پس از اتمام مقطع دبيرستان، وارد دانشكده اقتصاد دانشگاه داكا ميشود و ليسانس و فوقليسانس خود را از اين دانشگاه اخذ ميكند. يونس در سال ۱۹۶۵ با بورسيه تحصيلي براي اخذ دكترا در رشته اقتصاد به آمريكا ميرود و پس از اتمام تحصيل و چند سال تدريس در دانشگاههاي آمريكا به كشورش بنگلادش باز ميگردد و مشغول به تدريس اقتصاد در دانشگاه چيتاگونگ ميشود.
در اين مقطع زماني است كه يونس به مشكلات عميق جامعه روستايي و فقير بنگلادش پي برده و به اين نتيجه ميرسد كه تدريس تئوريهاي اقتصاد در دانشگاه به شرايط مردم فقير كمك بزرگي نخواهد كرد و تصميم ميگيرد راه حلي عملي براي معضل فقر بينديشد. وي با ايده پرداخت وامهاي كوچك به زنان فقير براي راه انداختن چرخه زندگيشان شروع كرد و كمكم توانست كمك شاياني به زندگي فقرا و اقتصاد بنگلادش بكند.
کسب و کار اجتماعی
ویژگی ها | |
---|---|
مترجم: | حسین عنبرستانی - سید وحید رضوی |
ناشر: | رسا |
نویسنده: | محمد یونس |
برند | مدرسان شریف ( کارشناسی ارشد) |