فلسفه جغرافیای سیاسی
در فصل نخست با عنوان کلیات، از منظر فلسفه علم به تبیین جایگاه معرفت شناسی جغرافیا پرداخته است. این فصل بر این انگاره استوار است که علم جغرافیا بر بنیادهای کمابیش ثابت و پایدار طبیعت (ژئو) و انسان جغرافیایی استوار است که طبیعت وجودیاش در حوزه نیازهای مادی و معنوی او را به نگارش و توصیف (گرافیا) پدیدههای طبیعی سوق داده به گونهای که فرایندهای پیچیده اجتماعی و زیست کالبدی که حوزه پژوهشی علوم جغرافیایی را از دیگر علوم انسانی متمایز کرده و سرشت ترکیبی این علم (انسان-محیط) جستارهای معرفت علمی آن را در پیوند با روششناسیهای مختلف اثباتگرایی و پسااثباتگرایی قرار داده به گونهای که چنین ویژگیهایی از نیمه دوم سده بیستم تا کنون زمینه طرح انواع پژوهشهای کمی و کیفی در مطالعات جغرافیایی را فراهم کرده است.
فصل دوم با عنوان تبیین فلسفی جغرافیای سیاسی که سرشتی اجتهادی دارد، بنیادهای فلسفی جغرافیای سیاسی به تفصیل بررسی شده است که افزون بر آن، جستارهای مربوط به توانمندیهای جغرافیای سیاسی و وضعیت اشتغال و کارآفرینی جغرافیدانان نیز واکاوی شده و راهکارهای لازم پیشنهاد شده همچنین مسائل پژوهشی جغرافیای سیاسی و روش پژوهش این علم نیز تشریح شده است.
در فصل سوم با عنوان تاریخ تحول جغرافیای سیاسی، در دو بخش تکامل اندیشه در جغرافیای سیاسی و تاریخ تحول رشته جغرافیای سیاسی، تاریخ این علم با بهرهگیری از اسناد نویافته بررسی شده است. یافتههای موجود افزون بر بررسی دیدگاهها و اندیشههای پیشگامان جغرافیای سیاسی به این نتیجه دست یافت که «آن روبرت ژاک تورگو» سیاستمدار و اقتصاددان فرانسوی نخستین کسی است که در نیمه نخست سده هیجدهم دانشواژه جغرافیای سیاسی را مطرح کرد و سرفصلهایی برای آن نوشت.
فصل چهارم با عنوان تعریفهای جغرافیای سیاسی، افزون بر طرح تعریفهای گوناگونی که تا کنون از این علم به عمل آمده است، تعاریف یاد شده در قالب دیدگاه ربطی و علی، دیدگاه توصیفی،دیدگاه تحلیلی و دیدگاه پدیداری را واکاوی و بررسی کرده است.
فصل پنجم با عنوان مکتبهای جغرافیای سیاسی، مکتب محیطی، مکتب ناحیهای، مکتب فضایی، مکتب تعاملی و مکتب انتقادی را بررسی و از دیدگاه آنها ادبیات جغرافیای سیاسی تولید شده را تشریح کرده است.
فصل ششم با عنوان قلمروهای موضوعی جغرافیای سیاسی در دو بخش مفاهیم بنیادی در جغرافیای سیاسی و شاخههای تخصصی جغرافیای سیاسی بررسی و تبیین شده است. در بخش نخست، پرکاربردترین مفاهیم مورد استفاده در جغرافیای سیاسی به همراه زیرمجموعههای آنها تعریف شدهاند که بسیاری از آنها از منظری نو بررسی و بیان شدهاند. در بخش دوم نیز شاخههای تخصصی جغرافیای سیاسی شامل: ژئوپلیتیک،جغرافياي انتخابات، جغرافیای مرز، جغرافیای سیاسی شهر، جغرافیای سیاسی دریاها، جغرافیای سیاسی فضای مجازی و ژئواستراتژی (جغرافیای راهبردی) مورد بررسی و واکاوی قرار گرفتهاند.
فلسفه جغرافیای سیاسی
ویژگی ها | |
---|---|
ناشر: | پژوهشکده مطالعات راهبردی |
نویسنده: | محمد حافظ نیا - مراد کاویانی راد |
برند |
|