او کمی بهتر از یک قاتل بود

او کمی بهتر از یک قاتل بود

«او کمی بهتر از یک قاتل بود» رمانی تاریخی- سیاسی است که وقایع و حوادث آن در دهه سی میگذرد. داستان روایت جوانی محصل عازم به انگلیس و فعال سیاسی است که به اتهام قتل سردبیر «تهران امروز» درگیر ماجراها و حوادثی میشود که عواملی چون سیاست، حزب توده و ... او را تا پای چوبه دار می کشاند.
در بخشی از این اثر می خوانیم: با عَلم کردن تئاتر شهرآرا خودش را وصل می کند به بالادستی ها و رجال سیاسی و دستش را بند می کند به مشغله های سیاسی.
با ارسال بلیط های مجانی برای والا مقامان طرح دوستی می ریزد با روابط صمیمی و هزار کلک خودش را برای تمام عمر آویز بند تنبان دربار می کند. به قولی سجاف شان می شود. اخص با اشرف. با رفتن در چرتکه خاندان بچاپ چی ها و کاسه لیسی، صاحب کرور کرور هستی و دولت می شود تا یک روز با شاهپوری ها بلند شود برود مصر برای تشییع رضاشاه. بعد هم که روشن است برای خودش اعتبار برچیند تا چند فیل از زیر یک تارموی سبیلش رد شود. این یاروی تو، چندسالی مجله «تهران امروز» را به خورد خلق الله می داد.
از این نویسنده قبل از این رمان «مای ما» و مجموعه داستان «من یک مقتولم» و «سنگ ریزههایی که شمارش نشدند» روایت زندگی قیس صبیح الزیدی منتشر شده است.