آناکارنینا
در ابتدای داستان آنا کارنینا، به قصد برقراری آشتی میان استیوا (برادر آنا) و دُلی (همسر استیوا) با قطار از سن پترزبورگ به مسکو میرود. وی در این سفر با کنتس ورونسکایا همسفر بود. در ایستگاه قطار مسکو استیوا و ورنسکایا (پسر کنتس) به استقبال آن دو آمدند و در همان دیدار اولیه ورنسکایا عاشق آنا کارنینا میشود.
آنا کارنینا پس از ملاقات با دُلی وی را متقاعد میکند که برادرش را ببخشد. و پس از آن با کیتی (خواهر دُلی) که به تازگی هجدهساله شده بود و برای شرکت در جشن به مسکو آمده بود آشنا شد. از طرفی لوین (دوست استیوا) نیز برای شرکت در این جشن و همچنین خواستگاری از کیتی به مسکو آمده بود.
در شب جشن لوین از کیتی درخواست ازدواج میکند، اما کیتی که دلخوش به دوستی قدیمی با ورونسکایا، منتظر پیشنهاد ازدواج از سمت وی بود، به لوین پاسخ منفی میدهد. لیکن حضور آنا کارنینا در جشن روند داستان را عوض میکند و ورنسکایا که تا قبل از ملاقات وی تصمیم به ازدواج با کیتی را داشت، عاشق آنا میشود. لوین پس از شنیدن پاسخ کیتی بسیار افسرده میشود و به ویلای خود که در خارج از شهر بود میرود. همچنین کیتی نیز از رفتار ورنسکایا در شب جشن متوجه علاقه وی به آنا کارنینا میشود و از این اتفاق و تصمیم عجولانه خود در رد کردن پیشنهاد لوین بسیار دلشکسته میشود. ورنسکایا به همراه آنا کارنینا فردای آن روز سوار قطار سن پتربورگ میشوند در هنگام سفر، ورنسکایا با وجود آگاهی از متأهل بودن آنا، علاقه خود را به وی بازگو میکند.
در ادامه داستان کیتی برای رهایی از افسردگی به همراه مادرش به آلمان میرود و لوین نیز برای رهایی از افکار آزاردهندهاش، در اراضی خود مشغول به ساختن محوطهای جدید میشود. لیکن در طرف دیگر ماجرا ابراز عشق ورنسکایا و پافشاری او در این باره باعث میشود که آنا کارنینا هم رفته رفته به او علاقه مند شده و عشق بورزد.
با گذشت زمان رابطه میان آنا کارنینا و ورنسکایا عمیقتر میشود، به طوری که زمزمههای رابطه این دو در محافل مختلف بر سر زبانها میافتد و کارنین (شوهر آنا کارنینا) با اطلاع یافتن از این گفتههاف از آنا به جد میخواهد که هرچه سریعتر رابطه خود را به پایان برساند. ولی با عدم توجه آنا روبرو میشود و برای طلاق گرفتن از یک وکیل مشاوره میگیرد. پس از مشورت با وکیل کارنین برای یافتن مدرکی دال بر وجود رابطه میان آنا و ورنسکایا تلاش میکند.
آنا کارنینا در همین حین فرزند دوم خود (دختر ورنسکایا) را به دنیا میآورد، و در حین وضع حمل بسیار ضعیف شده و با تلاش فراوان دکتر از مرگ نجات مییابد. کارنین پس از این واقعه از برملا کردن رابطه پنهانی همسرش منصرف میشود. اما آنا بدون گرفتن طلاق رابطه خود را با ورنسکایا ادامه میدهد.
با پیش رفتن داستان رابطه میان ورنسکایا و آنا رو به سردی میرود، و جامعه و دوستان آنا وی را طرد میکنند. تمام این وقایع رفته رفته روحیه وی را تخریب میکند و در نهایت آنا کارنینا برای خلاصی از فشار جامعه و افکار خود تصمیم به خود کشی میگیرد و با رفتن به ایستگاه راهآهن خود را به زیر قطار میاندازد.
در طرف دیگر داستان لوین مجددا از کیتی خواستگاری میکند، و آن دو با یکدیگر ازدواج کرده و صاحب فرزند میشوند. عشق میان لوین و کیتی با فراز و نشیبهای فراوانی همراه است لیکن با گذشت زمان و بروز حوادث مختلف این زوج شناخت بهتری از یکدیگر پیدا کرده و بیش از پیش عاشق یکدیگر میشوند.
آناکارنینا
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 1150 |
سال چاپ: | 1397 |
قطع: | رقعی |
مترجم: | مشفق همدانی |
موضوع: | داستان های روسی قرن19 |
ناشر: | امیرکبیر |
نوع جلد: | گالینگور |
نویسنده: | لئون تولستوی |
برند | امیرکبیر |