روی ماه خداوند را ببوس
کتاب روی ماه خداوند را ببوس اثر مصطفی مستور توسط انتشارات مرکز در 132 صفحه به چاپ رسیده است.
در این کتاب استفاده از زبانی لطیف و روان در بیان مفاهیم عمیقی چون شک در وجود خدا و شخصیتپردازیهای دقیق باعث شد تا اين كتاب در بين مخاطبان خاص و عام طرفداران بسياري داشته باشد و به سرعت به چاپهای دوم و سوم برسد. روی ماه خداوند را ببوس جایزهي بهترین رمان سالهای 1379 و 1380 جشنوارهي «قلم زرین» را به دست آورد و انتظار منتقدان را از آثار بعدی مستور بالا برد.
در بین نويسندگان ايرانی، كمتر كسي را سراغ داريم كه داستانهايش را در بسترهاي فلسفي بنويسد و روي ماه خداوند را ببوس از اين حيث كتابي قابل بررسی و البته قابل ستایش است. زاویه دید مستور در این رمان درونی است و به اصطلاح داستاننويسي راوی همان قهرمان داستان است.
خلاصه داستان:
يونس- شخصيت اصلي- دانشجوي دكتري فلسفه است. او مي خواهد رساله اش را كه درباره «تحليل جامعه شناسي عوامل خودكشي دكتر محسن پارسا» است، به پايان برساند تا هم شرط پدر نامزدش- سايه- را، كه براي ازدواج آنها گذاشته است، به انجام برساند و هم به آخرين مرحله درسش پايان دهد. سايه، دانشجوي كارشناسي ارشد الهيات است و اعتقاد و باوري محكم دارد. يونس نه سال پيش ديدگاه مذهبي ديگري داشت و علت انتخاب رشته فلسفه او فقط به دليل دفاع فلسفي از حريم دين بوده است. همچنين انتخاب يونس براي نامزدي از جانب سايه مبتني بر همين امر بوده است. اما حالاديدگاه مذهبي يونس عوض شده است. چنانكه خودش مي گويد: من امروزم با من ديروزم، فرق كرده. مهرداد دوست يونس بعد از 9 سال از آمريكا مي آيد. او در آمريكا با پن فرندش ازدواج كرده است و داراي دختري چهار ساله مي باشد. جوليا همسرش دو سال پيش سرطان گرفته و حالامراحل بد بيماري را مي گذراند و پزشكان گفته اند كه اميدي به زندگي او نيست.
بخشی از داستان:
به آپارتمانام که میرسم شب از نیمه گذشته است. مهرداد را با همان حال بههمریختهاش پیش مادرش گذاشتهام. هنوز در فکر جولیا و حرفهاش هستم. در فکر مهرداد. در فکر دختر چهار سالهی مهرداد که حتی یادم رفت اسماش را بپرسم. احساس میکنم بدنام دارد داغ میشود. پنجرهها را باز میکنم و روی تختخواب ولو میشوم. بعد آنقدر به دکتر محسن پارسا فکر میکنم تا خواب میروم. نمیدانم چه ساعتی است که مثل دیوانهها از خواب میپرم و مینشینم. گرما از چشمها و دستها و پیشانیام بیرون میریزد و تمامی ندارد. چیزی، انگار تکه ذغالی یا خرمنی یا جنگلی از درون گر میگیرد. و پایانی ندارد. کلهام تا مرز ترکیدن باد میکند و باد میکند و ناگهان میپژمرد. عرق میکنم، عطش دارم و دوباره درد...
شما می توانید با خرید کتاب روی ماه خداوند را ببوس از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.
تلفن: 66403535-021
روی ماه خداوند را ببوس
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 132 |
سال چاپ: | 1402 |
قطع: | پالتوئی |
مناسب برای: | بزرگسالان |
موضوع: | رمان ایرانی |
ناشر: | نشر مرکز |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | مصطفی مستور |
برند |
|