حکایت عشقی بی‌قاف بی‌شین بی‌نقطه

وضعیت موجودی موجود
0 رای
برند نشر چشمه
تعداد صفحه: 80
سال چاپ: 1400
قطع: پالتویی
مناسب برای: بزرگسالان
موضوع: داستان کوتاه خارجی
ناشر: چشمه
نوع جلد: شومیز
نویسنده: مصطفی مستور
قیمت قبلی: 14,500 تومان
قیمت: 13,000 تومان

حکایت عشقی بی‌قاف بی‌شین بی‌نقطه

کتاب حکایت عشقی بی‌قاف بی‌شین بی‌نقطه توسط مصطفی مستور در 80 صفحه به چاپ رسیده است.

مصطفی مستور، زاده ی سال ۱۳۴۳، داستان نویس، پژوهشگر و مترجم ایرانی است. مستور در اهواز به دنیا آمد. او در سال ۱۳۶۷ در رشته ی مهندسی عمران از دانشگاه شهید چمران اهواز فارغ التحصیل شد و دوره ی کارشناسی ارشد را در رشته ی زبان و ادبیات فارسی در همان دانشگاه گذراند. مستور نخستین داستان خود را در سال ۱۳۶۹ نوشت و در همان سال در مجله ی کیان به چاپ رساند. او نخستین کتاب خود را نیز در سال ۱۳۷۷ با عنوان «عشق روی پیاده رو» که شامل ۱۲ داستان کوتاه است، به چاپ رساند.

این مجموعه شش داستان کوتاه را دربردارد: «مردی که تا پیشانی در اندوه فرورفت»، «چند روایت معتبر درباره‌ی اندوه»، «چند روایت معتبر درباره‌ی کشتن»، «سوفیا»، «چند روایت معتبر درباره‌ی خداوند» و «حکایت عشقی بی‌قاف بی‌شین بی‌نقطه».

در این داستان ها ما اغلب با مولفه هایی روبه رو هستیم که در آن ها همنشینی نوعی خوانش متافیزیکی با روابط ساده و روزمره ی انسانی- اجتماعی محور اصلی داستان ها را تشکیل می دهند. در این مولفه ها عناصر تکرار شونده ای مانند سکون سنگین زمان، توجه به جزئیات بی اهمیت و تبدیل شدن یک ماجرا به پرتره ای از ناکامی های هستی شناسانه ی خوانش. داستان ها را کمی «خاص» می کند. مصطفی مستور در اعم داستان های این کتاب کوشیده تا با مکث پیرامون یک رابطه ی خوشایند، شیطنت آمیز و یا تلخ انسانی زوایایی را روشن کند که زندگی ازهم گسیخته ی آدم هایش را موجب شده است.

قسمتی از متن کتاب:

داشت شروع می شد که خفه اش کردم. درست وسط جمله بود که نقطه گذاشتم. نمی خواستم کلام تمام شود. نمی خواستم جمله معنا پیدا کند. نیمه شب بود، گمانم. ناگهان آمد. یا بهتر بگویم داشت می آمد که من یک گام پس رفتم. نقطه را گذاشتم و عقب کشیدم. نقطه را گذاشته بودم وسط کلمه. حتا فرصت تمام شدن کلمه را هم نداده بودم چه برسد به تمام شدن جمله. نمی دانم نقطه را کجای کلمه گذاشته بودم. شاید روی دال یا بر قوس واو یا روی لبه ی دندانه ی سین. بس که با شتاب این کار را کرده بودم. بس که می ترسیدم. دست هام انگار مرتکب قتل شده باشند، از هیجان و اضطراب می لرزیدند. انگار کسی را نیامده کشته بودم. دست هام را گذاشته بودم روی گلوش و فشار داده بودم. وقتی داشت خفه می شد، چیزی نگفت. تقلا نکرد. التماس نکرد. فقط نگاهم کرد. صبر کرد تا ذره ذره بمیرد.

شما می توانید با خرید کتاب حکایت عشقی بی‌قاف بی‌شین بی‌نقطه از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.

تلفن:                                                                                      66403535-021

 

حکایت عشقی بی‌قاف بی‌شین بی‌نقطه

ویژگی ها
تعداد صفحه: 80
سال چاپ: 1400
قطع: پالتویی
مناسب برای: بزرگسالان
موضوع: داستان کوتاه خارجی
ناشر: چشمه
نوع جلد: شومیز
نویسنده: مصطفی مستور
برند نشر چشمه

نظرات کاربران درباره حکایت عشقی بی‌قاف بی‌شین بی‌نقطه

نظری در مورد این محصول توسط کاربران ارسال نگردیده است.
اولین نفری باشید که در مورد حکایت عشقی بی‌قاف بی‌شین بی‌نقطه نظر می دهد.

ارسال نظر درباره حکایت عشقی بی‌قاف بی‌شین بی‌نقطه

لطفا توجه داشته باشید که ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برچسب های مرتبط با حکایت عشقی بی‌قاف بی‌شین بی‌نقطه

داستان فارسی داستان کوتاه نشر چشمه
طراحی و اجرا: فروشگاه ساز سبدخرید