درآمدی بر پژوهش معماری

درآمدی بر پژوهش معماری

کتاب درآمدی بر پژوهش معماری نویسنده شاهین حیدری از انتشارات فکر نو در 366 صفحه به چاپ رسیده است. 

این کتاب در ده فصل گردآوری شده است که در ذیل به آن میپردازیم. 

فصل اول: شناخت جدال تجربه و عقل 

فصل دوم: هنر دیگر دروازه شناخت 

فصل سوم: روش های استدلال 

فصل چهارم: دیدگاه های نظری در پژوهش 

فصل پنجم: پژوهش در معماری 

فصل ششم: گزاره های پژوهش و پیدایش نظریه ها 

فصل هفتم: کلیات و اجزای پژوهش 

فصل هشتم: کسب اطلاعات پژوهش 

فصل نهم: روش های پژوهش 

فصل دهم: آمار و روش های آماری 

مقدمه ای از این کتاب آمده است: 

کتاب برای ارائه “مقدمه‌ای بر پژوهش معماری”، در سه بخش مجزا تدوین شده و ادعای کامل بودن در زمینه مورد بحث را ندارد. به همین سبب عنوان درآمدی بر پژوهش معماری برای آن انتخاب شده‌است.

اما نگارنده سعی داشته که به قدر و سهم خود که قدم‌ها را حساب شده بردارد. در بخش نخست مبانی کلی مورد بحث قرار گرفته‌اند و تلاش صرف آن شده که در‌یابیم اگر برای تمدن یونان ارزشی قائلیم، به آن دلیل است که این تمدن به ما گفت چگونه باید فکر کرد و اگر به تمدن ایران افتخار می‌کنیم، به این دلیل است که این تمدن به ما یاد داد چگونه فکر خود را به راستی بیان کنیم و در شرح آن دروغی نگوییم.

در این بین هنرمند آن انسانی است که به کمک اثر هنری نشان می‌دهد که چگونه فکر کرده و چگونه واقعیت ذهن خود را صادقانه و راستگویانه در قالب اثر هنری اعتراف کرده‌است. بی‌هیچ تردیدی هنر ارزشمند است چون اعترافات صادق و رهایی‌بخش را ارزانی می‌دارد. اعترافاتی که در بین دو کرانه‌ی نامحدود شهود و ذهن هنرمند قرار گرفته‌اند. به همین سبب، فصل اول به علم و فلسفه می‌پردازد، فصل دوم به هنر و فصل سوم نظام استدلالی را به بحث می‌گیرد.

پایه‌های نظری در فصل چهارم و ارتباط بین همه‌ی آنچه که آورده شده با معماری، موضوع فصل آخر از بخش نخست کتاب است.
بخش دوم به نکات اصلی پژوهش معماری پرداخته به این امید که یاد بگیریم چگونه پژوهش کنیم و دستآوردهای پژوهش را که جز واقعیت‌های کشف نشده چیز دیگری نیست، با صدق و صفا به جامعه بشری ارائه کنیم.

مباد که پژوهش دست‌آویزی برای پنهان کردن واقعیت‌ها باشد.
در این بخش، به ویژه با تکیه بر بخش نخست، خواننده به کاربرد اصول دو پارادایم اثباتی و پارادایم تفسیری آگاه خواهد شد. پژوهش‌های کمی مبتنی بر اثبات‌گرایی و پژوهش‌های کیفی اغلب بر اصول پاردایم تفسیری استوارند. اگرچه در معماری از داده‌های کمی استفاده می‌کنیم اما متغیرهای کیفی استفاده بیشتری دارند که در نتیجه آن پژوهش‌گر ناچار به استفاده، تبیین و تفسیرشان است. نکته حائز اهمیت آنکه نگاه پژوهش‌گر معماری به مفاهیم پارادایم اثباتی، از طریق عینک مفروضات پارادایم تفسیری باشد.
بخش سوم نیز به آمار و روش‌های توصیف آماری اختصاص یافته که در خدمت تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها قرار می‌گیرند.