جامعه شناسی خانواده ی ایرانی
خانواده به عنوان هسته اصلی هر جامعه دارای کارکردهای گوناگونی میباشد. افراد در این نهاد ضمن حفظ نسل، وظیفه تربیت فرزندان و مراقبت و حمایت از بزرگسالان و حفظ میراث فرهنگی و دینی خود را بر عهده دارند. در طول دو سده اخیر خانوادهی ایرانی در جریان نوسازی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی کشور تغییرات اساسی یافته است.
خانواده از جایگاه بسیار والایی در جامعه برخوردار است و از گذشته تاکنون در کنار دین و دولت سازنده جامعه ایرانی بوده است . لذا پزوهش در زمینه خانواده به عنوان اساسیترین نهاد، از موضوعاتی است که جامعهشناسان و مردمشناسان را به خود جلب کرده است. که در این میان کتاب جامعهشناسی خانواده ایرانی، به قلم دکتر تقی آزاد ارمکی رویکرد جدیدی را نسبت به خانواده ارائه میدهد.
درپیش گفتار کتاب میخوانیم: \" اختصاص دادن کتابی به جامعهشناسی خانواده ایرانی میتواند ضمن بیان وضعیت خانواده در ایران راهی در شناسایی نظام اجتماعی و فرهنگی ایران نیز باشد، زیرا با پیوستگی که این نهاد با دیگر نهادهای اجتماعی و کلیت حیات اجتماعی ایران دارد هر نوع تحول و حادثهای در هر یک به تغییر در دیگری میانجامد.\"
خانواده به عنوان هسته اصلی هر جامعه دارای کارکردهای گوناگونی میباشد. \"افراد در این نهاد ضمن حفظ نسل، وظیفه تربیت فرزندان و مراقبت و حمایت از بزرگسالان و حفظ میراث فرهنگی و دینی خود را بر عهده دارند. در طول دو سده اخیر خانوادهی ایرانی در جریان نوسازی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی کشور تغییرات اساسی یافته است. تغییرات خانواده در ایران در زندگی روزمره بازتاب یافته و روان شناسان، علمای علوم تربیتی، تربیت خانواده، مورخان و جامعهشناسان نیز به آن توجه کردهاند که حاصل آن اصلاح نظام مفهومی در شناسایی تحولات اجتماعی ایران بوده است. \" در طول تاریخ میبینیم که هر تغییری در جامعه در خانواده ایرانی منشا دارد.
بدین لحاظ خانواده دارای نقش بسیار اساسی را در تحولات اجتماعی ایران بازی میکند. بنابراین شناخت خانواده ایرانی، گامی است در جهت شناخت جامعه.
بدینجهت نویسنده در این کتاب کوشش میکند تا با بیان این وضعیت به دفاعی روشن از خانواده و نقد داوریهای سیاسی و اجتماعی و پاسخ به ابهامات و اتهامات وارد بر آن از قبیل \"فروپاشی\" و \" مرگ زودرس خانواده\" بپردازد؛ زیرا طرح فروپاشی خانواده در زمانی که خانواده ایرانی از این همه فشار و تنگنا به فغان آمده است، میتواند تا حدود زیادی عملی شود ولی عصیان و اعتراض خانواده خسته از این همه کار و وظیفه به معنی افول و سقوط آن نیست. وظیفه ما بر گرفتن بار از دوش خانواده است و نه سلاخخانه بردن آن.
به عبارت دیگر، اعلام خستگی خانواده به معنای طلب کمک و اصلاح اوضاع است تا سرکوب. تصور میکنم که زمان دفاع از خانواده فرا رسیده است. دفاعی که فضایی آرام را ایجاد کند و راهی در بازشناسی وضیعت فعلی آن باشد. این کتاب برآن است که دیدگاههای نوینی را در زمینه مطالعه خانواده با استناد به نحوه ساختن جامعه ایرانی از دریچه خانواده ایرانی است. ضمن آن که نویسنده اشارهای دارد به این که بدون درک جامعه جدید در قالب مفهوم \"مدرنیته ایرانی\" بیمعنی است.
سابقه و تحولات تاریخی خانواده طی دورههای متعدد، تغییرات خانواده، نسل و خانواده، ازدواج و تغییرات آن، چالشها و مشکلات سر راه خانواده از قبیل طلاق و فروپاشی. از جمله مواردی است که در کتاب حاضر به آن پرداخته خواهد شد.
اما به طور کلی فصلهایی که در این کتاب از دید خواننده میگذرد به شرح زیر است .
فصل اول: مفاهیم و نظریهها
فصل دوم: خانواده و مدرنیته
فصل سوم : تاریخچه خانواده در ایران
فصل چهارم: ویژگیهای خانواده در ایران معاصر
فصل پنجم: ازدواج و مسائل آن
فصل ششم: چالشهای اساسی پیش روی خانواده
فصل هفتم: ارتباط بین نسلی و خانواده ایرانی
فصل هشتم: حاصل سخن
فصل نخست، به \"مفاهیم و نظریهها\" ضمن معرفی جامعهشناسی خانواده در میان دیگر رشتهها و بررسی خانواده در جهان معاصر میپردازد. آنچه که در این بخش حائز اهمیت است تعریف خانواده و انواع آن و بررسی نظریات جامعه شناختی که در آن میان نظریههایی چون مبادله، کنش متقابل نقش بیشتری را ایفاء میکنند. از دیگر نکات مهم میتوان به این مطلب اشاره کرد که \"خانواده در سده اخیر در جهان و ایران تغییرات بنیادی کرده است. ضمن اینکه به لحاظ شکل و ساختار از وضیعت گسترده به هستهای تغییر شکل داده است. با توجه به شرایط مختلف نیز ما با انواع گوناگون خانواده هستهای روبهرو هستیم. اتفاق بسیار مهمی که در دوره معاصر در جوامع توسعه یافته برای خانواده صورت گرفت مناقشه در تعریف و معنی سنتی و گذر از آن به معنی اجتماع طبیعی والدین و فرزندان است. بدین لحاظ اجتماع افراد برای زندگی جمعی کوتاه مدت یا بلند مدت براساس قانون و عرف یا بیاعتنایی به آنها در جامعه جدید به عنوان خانواده تلقی شده است. از این رو، میتوان مدعی شد تحولات اصلی در دوره معاصر بیشتر کانون خانواده محقق میشود و هم اینکه در آن تجلی یابد.\"
خانواده و مدرنیته عنوان مبحث بعدی کتاب دکتر آزاد ارمکی میباشد که در آن انواع دیدگاهها درباره خانواده و جامعه ایرانی مورد بررسی قرار میگیرد. در این فصل به اهمیت نهاد خانواده در مقایسه با دین و دولت اشاره میگردد. \"خانواده، دین و دولت به لحاظ تاریخی سه نهاد اصلی و موثر در کل جوامعاند. با وجود اهمیت هر سه نهاد، به نظر میآید خانواده در مقایسه با دیگر نهادهای اجتماعی اهمیت بیشتری دارد. \"چرا که شناخت خانواده به شناخت بیشتر جامعه میانجامد. خانواده به عنوان محلی که در آن فرد جدید تولید میگردد وظیفه خطیری را به دوش میکشد. در خانواده افراد با مفاهیم و آرزوها و آرمانهای احتماعی آشنا میشوند و سعی میکنند تا خود را برای بهبود محیط و موقیعتهای پیرامونی بسازند.\"
تاریخچه خانواده در ایران فصل سوم کتاب جامعهشناسی خانواده ایرانی را به خود اختصاص میدهد که نگاهی به مراحل مختلف خانواده در ایران دارد. \"دوره اول:ایرانباستان، دوره دوم:دوره اسلامی از قرن ششم میلادی تا نیمه قرن هجدهم، و دوره سوم : از نیمه دوم قرن هجدهم تا زمان معاصر میباشدکه در آن ضمن بیان تاریخچه به تغییرات خانواده در طول زمان نیز اشاره میگردد. \"تغییر خانواده از ساختار سنتی با وجود کارکردهای متعدد هنوز هم محلی برای تربیت فرد جدید است. با وجود این، در نظر بعضی افراد، خانواده ایرانی مشکلات و مسائلی نیز دارد. یکی از اصلیترین مشکلات خانواده ایرانی، تلاش نسلهای گذشته در بقای کارکردهای سنتی است، در حالیکه کی از گرایشهای درونی خانواده تقلیل سهم و نقش آن در مقابل تقویت نهادهای اجتماعی دیگر است. در دوره جدید خانواده بار حمایت افراد و نسلهای متعدد را به دوش کشیده است، ولی تا حدود زیادی سعی دارد تا تمایز و تفاوت نسلی را نیز به رسمیت نشناسد و با مشکلات ناشی از این نوع تمایز و تفاوت روبه رو شود.\"
فصل چهارم، ویژگیهای خانواده در ایران معاصر نام دارد. خانواده ایرانی ضمن داشتن وجوه شباهتهایی باسایر خانوادههای جهان، ویژگیهای خاصی نیز دارد که آن را از دیگر خانوادهها در جهان متمایز میکند. از جمله این ویژگیها میتوان به اقتدار در خانواده ایرانی اشاره کرد که بیشتر در دست مردان قرار گرفته و زنان کمتر امکان مشارکت در امور زندگی خانوادگی و اجتماعی را پیدا میکردهاند. از این رو، بیان خانواده پدرسالار به خانواده ایرانی بسیار شایع است. دومین ویژگی بعد خانوار میباشد. هر موقع که از خانواده ایرانی سخن میرفته است، وجود جمعیتی بیشتر از چندین نفر که در کنار یکدیگر زندگی میکنند، به ذهن میآمده است. سومین ویژگی، اهمیت فرزند است. یکی دیگر از صفات و مشخصات خانواده ایرانی، توجه و اهمیت بسیار به فرزندان است. این معنی هم در خانواده در گذشته و هم در خانواده معاصر دیده میشود. اهمیت فرزند به اندازهای بوده است، که بسیاری علت تشکیل خانواده را فرزندآوری زیاد میدانستهاند. داشتن یک فرزند یا خانواده بدون فرزند در فرهنگ ایرانی عموما مورد سوال بوده است. چهارم، وضیعت زنان که به لحاظ آموزش، اشتغال ومشارکت زنان، منزلت زنان و ارزشهای جنسیتی در جامعه. پنجم اهمیت خانواده؛ با توجه به تغییراتی که درخانواده حاصل شده باز هم دارای اهمیت خود میباشد. ششمین ویژگی،خانواده پدرتبار تا مادرتبار نامیده میشود. چون خانواده در ایران زیر سلطه پدر بوده باید تحت عنوان خانواده پدری از آن یاد کرد. در گذشته بیشتر خویشاوندی یکسویی بوده است تا چندسویی در نتیجه به اعتبار یکسویی بودن \" خانواده پدر تبار\" است. علاوه بر پدرتباری ، باید از ویژگیهای دیگر آن \"پدرنامی \" و \"پدر مکانی\" به معنای آوردن همسر و فرزندان به خانه پدر نام برد.
هفتمین ویژگی، خانواده، کانونی فرهنگی و اجتماعی میباشد. هشتمین ویژگی خانواده، دایره همسر گزینی خانواده است. در گذشته، میزان مهاجرت و جابه جایی جمعیت بسیار کمتر از دوره جدید بوده است، والدین غالبا تنها در محدوده جغرافیایی شهر یا روستای محل تولد وزندگی خود برای فرزندانشان همسر انتخاب میکردهاند وبه این ترتیب میزان ازدواج افراد جوان نسل اول با هم ولایتیهای خود قابل ملاحظه بوده است. اما از آنجا که افراد نسل دوم به دلیل رواج بیشتر مهاجرت و جابهجایی از محل اولیه زندگی دور شدهاند، امکان انتخاب همسر در خارج از شهر و دیار خود را نیز داشتهاند.
نویسنده در پایان فصل میگوید، تغییرات خانواده حاصل تحولاتی مانند محوری بودن خانواده در حیات اجتماعی ایرانی و اثرگذاری آن در زندگی اجتماعی و سیاسی، تغییر در بعد خانوار، نگاه به زندگی و فرزند، مدیریت خانواده و مشارکت زنان درحیات اجتماعی و همچنین محوریت نظام خویشاوندی و فامیلی میداند.
ازدواج و مسائل آن عنوان فصل ششم از کتاب مذکور میباشد. ازدواج از جمله موضوعاتی است که از دیدگاههای مختلف مورد پژوهش واقعه شده است. در حوزه جامعهشناسی به علت اهمیت از آن به عنوان \"جامعه شناسی ازدواج\" یاد میشود. در این حوزه مطالعاتی وآموزشی به سابقه، تحول، مراحل، گوناگونی، ابعاد، مسائل، نتایج و مشکلات ازدواج در دوره جدید توجه شده و نقش ازدواج در تحولات خانواده در سطح نهادی و سازمانی و برساختار کلی جامعه به لحاظ نظری و تجربی شناسایی شده است.
اهمیت این حوزه در کنار طلاق در جامعهشناسی امریکا موجب جایگزینی جامعهشناسی خانواده شده است. تألیفات انجام شده تحت عنوان جامعهشناسی ازدواج به اندازه جامعهشناسی خانواده است. از مباحث این فصل می توان به وضیعت، تحولات و مشکلات ازدواج اشاره کرد که درآن نرخ ازدواج، تغییر سن ازدواج، تغییر در تعداد همسر، تفاوت سن ازدواج، الگوی همسر گزینی و تعدد زوجات میباشد. نتیجهای که نویسنده از مبحث مورد نظر میگیرد این است که کارکرد اصلی ازدواج تولید نسل و انتقال فرهنگ است. با وجود این، بالا رفتن سن ازدواج، کاهش چند همسری، مشارکت زنان درجامعه، اهمیت عشق در انتخاب همسر برای دختران و پسران، و تغییر الگوی همسر گزینی از شکل سنتی با محوریت پدر و مادر به شکل جدید با روابط و انتخابهای ترکیبی والدین و فرزندان و دوستان در طول نسلها حکایت از تغییرات عمده در درون خانواده دارد.
چالشهای اساسی پیش روی خانواده فصل ششم کتاب جامعهشناسی خانواده ایرانی را به خود اختصاص میدهد. اساسیترین پرسشی که در این فصل با آن روبرو میشویم این است که در صورت وجود افزایش آسیبهای خانوادگی در ایران چرا باید هنوز نهاد خانواده اهمیت داشته باشد و در ادامه حیات اجتماعی جامعه ایرانی دچار بحرانهای عمده ساختاری نشده باشد حال اگر شواهد کافی در شکلگیری بحرانهای عمده ساختاری و بحران بنیادی در نهاد خانواده در اختیار است، مشروعیت بیشتری درطرح آسیبهای خانوادگی وجود داشت. وی سپس به طور مثال مضیقه ازدواج رابه لحاظ تعداد افرادی که ازدواج نکردهاند مورد بررسی قرار میدهد و پس از آن به مسائل عمدهای که جامعه با آن در طی سالیان روبرو بوده است. مانند؛ اصلاحات ارضی، انقلاب شاه و مردم، بحران فرهنگ، بحران خانواده، مشروعیت نهادهای اجتماعی، فروپاشی خانواده و اجتماع، طلاق ، دختران فراری، خشونت علیه زنان، و مضیقه ازدواج و ... میپردازد که بر نهاد خانواده نیز تأثیرگذار بوده است.
ارتباط بین نسلی و خانواده ایرانی عنوان فصل هفتم این کتاب است، در جریان تحول نسلی، نسل جوان به عنوان نیروی کارگزار تحولات در فرایندی تضادی و توافقی با نسلهای گذشته قرار گرفته و ساختار عمل اجتماعی راتعیین میکند. به عبارت دیگر، با اهمیت یافتن جوانان بررسی اجتماعی تحت عنوان \"تحولات نسلی\"مطرح شده که در آن نسل جوان در کنار میانسالان و پیران طیفی از رابطههای تعاملی تا تزاحمی دارند. این نسلها صورت بندی خاصی به جامعه ایرانی داده است.
از زمره عوامل بیرونی اثرگذار نسلها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. رشد بالای جمعیت و جوانی بافت آن؛
٢.عمومیت یافتن آموزش و پرورش همگانی و نظام آموزش عالی طی ٣یا٤ دهه گذشته و نبود این فرصت برای نسلهای میانه و سالخورده؛
٣.پذیرش فرهنگهای جدید درجوانان در مقایسه با مقاومت فرهنگی بیشتر در میانسالان و بزر گسالان ٤. سرعت تحولات و بسط ارتباطات با جهان توسعه یافته؛ و توجه بیشتر به جوانان در برنامههای جهانی شدن فرهنگ؛
٥.گسترش روز افزون انجمنها و کانونهایی غیر از کانون خانواده برای پیوستن و تعلق یافتن جوانان بدانها(کانونهایی که برپایه سن، توانایی و استعداد به جوانان هویت میبخشند وبه آنها کمک اجتماعی میرسانند). کارکردهای نسلی در خانواده از جمله مواردی است که در این فصل مورد بررسی قرار میگیرد. نویسنده نسلها را به چهار دسته تقسیم میکند.
نسل اول، نسل دوم،نسل سوم و نسل چهارم که هر کدام کارکرد متفاوت و معینی دارند. طبق تعریف نسل اول مربوط به گروه سنی ٥٥ به بالا میباشد که کارکرد آن، حمایت عاطفی و اخلاقی از خانواده است؛ نسل دوم گروه سنی ٣٠—٥٤، مدیریت خانه و حمایت اقتصادی از نسلهای اول و سوم و چهارم از کارکرد آن محسوب میشود. نسل سوم گروه سنی ١٥— ٢٩، با انتقال میراث فرهنگی، نوآوری و خلاقیت اجتماعی که به بازبینی فرهنگ و روابط درون خانواده میانجامد، نسل چهارم ١— ١٤ سالهها میباشند که انطباق پذیری با شرایط اجتماعی— فرهنگی و درونی کردن فرهنگ و جامعه کارکرد این گروه سنی میباشد.
از تفاوتها و زمینههای پیوند نسلها در خانواده ایرانی میتوان به تفاوت نسلها، پیوستگی نسلی که خود به میل و رغبت به دیدار اعضای فامیل و شباهتها تقیسم میشود. اشکالی که در دوره جدید به خانواده ایرانی مطرح شده است، افزایش مراسمها و هزینههاست. بیشتر خانوادهها به هزینهها و زمان صرف شده در مراسم معترضاند. با اینکه اعتراض از طرف والدین و ناظران بیرونی مراسم وجود دارد، ولی برای کمتر کردن آن تلاشی صورت نگرفته است. زیرا مراسم موجب پیوستگی بیشتر افراد و اهمیت نسلهای میانی و پیر شده است. در این شرایط است که حضور پدران و مادران به جای دختران و پسران در ساماندهی امور خانواده از قبیل مراسم عقد و عروسی و مراسم عزاداری خانوادگی و آنها میتوانند روشهایی برای اصلاح این امر ارائه دهند.
حاصل سخن آنکه خانواده به عنوان هسته اصلی جامعه در گذشته بیشتر کانونی بوده و نظام سیاسی و دینی و متأثر و مکمل آن بوده است. در دوره جدید خانواده ضمن اینکه یکی از کانونهای اندیشه و عمل است، ولی حیات آن در متن اجتماع معنی یافته است. بدین لحاظ، خانواده ضمن اینکه بر دیگر نهادها اثر گذار است، از آنها نیز متأثر است.
ولی آنچه قابل اشاره است آن است که خانواده ایرانی دستخوش تغییرات عمدهای گشته است، چنان که در بسیاری از موارد کارکردها و ویژگیهای و ساختارها دچار تحولاتی شده است که از عوامل این تغییرات میتوان شرایط جدید اقتصادی، افزایش سطح تحصیلات، مشارکت بیشتر زنان، اهمیت فرزندان در کنار اولیا، توسعه رسانههای جمعی، مد، مصرف و مسافرت موجب شده تا زنان در کنار مردان به تغییر ساختار خانواده اقدام کنند. بنابراین کتاب جامعهشناسی خانواده دکتر تقی آزاد ارمکی چشم انداز نوینی را در زمینه خانواده ایرانی ارائه میدهد.
جامعه شناسی خانواده ی ایرانی
ویژگی ها | |
---|---|
ناشر: | سمت |
نویسنده: | تقی آزاد ارمکی |
برند | سمت |