شب بازی
کتاب شب بازی اثر مجتبی تقوی زاد از نشر ثالث منشر شده سات.
مثلا ثانیه ثانیه شب قتل یک لحظه از جلوی چشم هایم کنار نمی رود. همان طور که چاقو را زیر اورکت آمریکایی اش می چپاند گفت : نمیشناسمت اما همه تون مثل همید. دلم می خواست تف بندازم توی صورتت ولی حیف که ردش میمونه حیف که رد خیلی چیزها از زندگی آدم پاک نمیشه حتی با مرگ مثل کارهایی که شما کردید.
چشمم را ریزتر کردم تا عمق میدان دیدم از سوراخ گل لمه بیش تر شود. صورتش چهار گوش بود و ابروهای کشیده پرپشت مشکی داشت. وقتی می رفت برگشت و زل زد به مستانه . همان طور هم سر نایلونی را که زبان مستانه تویش بود گره می زد. وقتی رفته بود دلش را نداشتم پایین بروم به پشت روی لمه ها دراز شده بودم زار میزدم.
شب بازی
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 114 |
سال چاپ: | 1402 |
قطع: | رقعی |
ناشر: | ثالث |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | مجتبی تقوی زاد |
نظرات کاربران درباره شب بازی
نظری در مورد این محصول توسط کاربران ارسال نگردیده است.
اولین نفری باشید که در مورد شب بازی نظر می دهد.