شب هزار و یکم

وضعیت موجودی موجود
1 رای
تعداد صفحه: 104
سال چاپ: 1402
قطع: رقعی
مناسب برای: بزرگسالان
موضوع: نمایشنامه
ناشر: روشنگران
نوع جلد: شومیز
نویسنده: بهرام بیضایی
قیمت قبلی: 60,000 تومان
قیمت: 54,000 تومان

شب هزار و یکم

کتاب شب هزار و یکم اثر بهرام بیضایی توسط انتشارات روشنگران در 104 صفحه به چاپ رسیده است.

بهرام بیضایی کارگردان سینما و تئاتر و نمایش‌نامه نویس و فیلمنامه نویس و پژوهشگر ایرانی است.‏‏

بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایش‌نامه نویسی، در سینما عرصه‌های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیه کنندگی را هم تجربه کرده‌است.‏

وی کارگردان برخی از بهترین و ماندگارترین آثار سینمای تاریخ ایران است.چریکه تارا، مرگ یزدگرد، باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی از مهم‌ترین آثار وی هستند.‏

خانواده‌اش اهل کاشان و آن‌گونه که خود بیضایی نوشته در کار تعزیه بودند. او تحصیلات دانشگاهیش را در رشته ادبیات ناتمام گذاشت و در سال ۱۳۳۸ به استخدام اداره کل ثبت اسناد و املاک دماوند درآمد. در سال ۱۳۴۱ به اداره هنرهای دراماتیک که بعدها به اداره برنامه‌های تئاتر تغییر نام داد منتقل شد. در سال ۱۳۴۴ با منیراعظم رامین فر ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند به نام‌های نیلوفر متولد ۱۳۴۵، ارژنگ متولد ۱۳۴۶ (فوت شده در صد روزگی) و نگار متولد ۱۳۵۱ می‌باشد.

در نمایش نخستین شب هزارویکم «نمونه پیشین و گم شدهٔ افسانه ضحاک (اژدهاک) بازسازی شده؛ داستان گفته نشده شاه ضحاک و همسرانش شهرناز و ارنواز؛ که نویسنده فکر می‌کند سرچشمه اصلی داستان پایه‌ای و بنیادین کتاب نابود شدهٔ هزار افسان است»، نمایش دوّم «داستان گفته نشده مترجم گمنامی است که هزارافسان از پارسی به عربی برگرداند و نام آن الف لیله و لیله کرد؛ کتابی که قرن‌ها بعد در بازگرداندن دوباره به پارسی نام هزارویک شب گرفت.» و نمایش سوّم نیز که چند دهه پس از تاریخ چاپ بازگردان هزارویک شب به فارسی –۱۲۸۰ ه. ق- می‌گذرد و به روزگار ما نزدیک‌تر است، داستان گفته نشده سرانجام زنی است که هزارویک شب را خوانده‌است.

قسمتی از متن نمایشنامه:

شبستان ضحّاک. پرده هایی زربفت هر گوشه ای آویخته. پس تر ــ راست ــ تختخوابی چوبی، با پایه های شیرِ مارپیچیده؛ و با پشه بند. پیش تر ــ چپ ــ تخت شاهی با پایه های شاهین و سرِ مار. ارنواز با چهرکی زرین بر تخت شاهی افتاده و به مسخره خرناس می کشد. شهرناز با چهرکی سیمین ــ چون روحی ــ به او نزدیک می شود.

شهرناز: بیدار شو ضحّاک؛ شبِ پایانِ توست!

ارنواز: [ تُند و تُند به نشانه ی نه سر به راست و چپ تکان می دهد ] بررررر! خِ خوخی خاخ خ خ خ! [ گویی درد می کشد ] هاهوهی هام م م م!

شهرناز: تو هزار شب پادشاهی کردی ضحّاک؛ اینک شبِ هزارویکم!

[ روی تختِ زمینه ضحّاک فریادکشان از خواب می پرد؛ به فریاد ترس او شهرناز و ارنواز، چهرک می اندازند و هریک تُند به سویی می دوند یا پس می کشند. ضحّاک نفس زنان پیش می آید ]

ضحّاک: شمایید شهرناز و ارنواز ــ یا خوابید که من می بینم؟

شهرناز: ما خوابِ تو نیستیم ضحّاک. تو خوابِ خودی؛ و بیخوابیِ ما!

ضحّاک: [ بدگمان ] شما چرا بیدارید؟

ارنواز: [ با خمیازه ای ساختگی ] ما به خوابی بَدخواب شدیم!

ضحّاک: [ نگران ] خوابی؟

ارنواز: [ شوخ ] چیزی نبود که به چیزی گیری! دل به آن مَده و ــ خواب زنان وارونه گیر!

ضحّاک: [ بدگمان ] کی خوابم بُرد؛ و شما کجا بودید؟

شهرناز: نه ــ نترس! نمی توان به تو نزدیک شد؛ مگر که ما به زهرِ مارهای تو خو گرفته باشیم!

ارنواز: [ به مسخره ] یا آنها به بوی ما!

شما می توانید با خرید کتاب شب هزار و یکم از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.

تلفن:                                                                                      66403535-021

شب هزار و یکم

ویژگی ها
تعداد صفحه: 104
سال چاپ: 1402
قطع: رقعی
مناسب برای: بزرگسالان
موضوع: نمایشنامه
ناشر: روشنگران
نوع جلد: شومیز
نویسنده: بهرام بیضایی

نظرات کاربران درباره شب هزار و یکم

نظری در مورد این محصول توسط کاربران ارسال نگردیده است.
اولین نفری باشید که در مورد شب هزار و یکم نظر می دهد.

ارسال نظر درباره شب هزار و یکم

لطفا توجه داشته باشید که ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
طراحی و اجرا: فروشگاه ساز سبدخرید