سپیده دم ایرانی
کتاب سپیده دم ایرانی اثر امیرحسن چهل تن توسط انتشارات نگاه در 202 صفحه به چاپ رسیده است.
امیر حسین چهل تن روزنامهنگار و نویسندهی ایرانیِ متولد سال 35 است. او چندین بار کاندید دریافت جوایز ادبی مختلف مانند جایزهی هوشنگ گلشیری و کتاب سال جمهوری اسلامی شده است. او در بیست و چهارمین دورهی جایزهی کتاب سال برای کتاب «سپیده دم ایرانی» نامزد این جایزه شد. این نویسنده در اعتراض به سیاستهای وزارت ارشاد از نامزدی این جایزه انصراف داد. چهل تن طی نامهای رسما اعلام کرد که «تا زمانی که حتی یک کتاب برای دریافت مجوز معطل یا از حق انتشار محروم مانده باشد، خود را اخلاقاً مجاز به شرکت در این رقابت نمیدانم و لذا از سر لطف مرا از این نامزدی معاف بدارید».
چهل تن نویسندهای است که توانسته مرزهای جغرافیایی را بشکند و در خارج از اییران هم به چهرهای سرشناس تبدیل شود. او در سال 89 به دعوت دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، چند ماه به عنوان نویسندهی مهمان در لسآنجلس اقامت داشت. در سال 2019 هم با دعوت رسمی دولت آلمان، چهل تن به آلمان رفت و با رییس جمهور این کشور، «فرانک والتر اشتاینمایر»، دیدار کرد.
کتاب حاضر روایتگر زندگی ایرج، مردی حدودا ۶۰ ساله است که با وقوع انقلاب و بعد از ۲۸ سال تبعید به ایران برمیگردد و این به او فرصتی میدهد تا به گذشته نگاه کند، به تهران و التهابهای سیاسی دههی ۲۰. همسرش هنرپیشهی تئاتر است و از طریق او، یکبار دیگر دورهی فاخر تئاتر ایران در آن سالها بازسازی میشود. ایرج البته یکی دو ماه بعد ایران را برای همیشه ترک میکند.
این کتاب که کار پژوهش و نگارشِ آن نزدیک به ۳ سال طول کشید در دورهٔ ۲۴ جایزه کتاب سال نامزد دریافت جایزه شد.
قسمتی از متن کتاب:
یکهو انگار کسى صدایش زد؛ وقتى رو برمىگرداند و بر متن همهمهى خفهاى که مثل یک تور نامرئى سالن کوچک فرودگاه را مىپوشاند، همان نواى گمشده دوباره طنین انداخت. چند سال مىگذشت از آخرین بارى که صدایى آشنا، صریح و روشن و صاف، بىهیچ لهجه و لکنتى او را صدا کرده بود؟ و آنوقت صداى خود را شنید «من، ایرج بیرشگ، ماده 54-11، تاریخ دستگیرى یولى 1951، پایان محکومیت یولى 1961 »دوباره آن دهلیز تاریک و سرد را دید، دهلیزى که آنها را به معدن سنگ مىرساند و ردیف مردهاى ژندهپوشى که تن فرسوده را در تاریکىىِ صبح به جلو مىکشیدند تا به هنگام خروج از اردوگاه در صف طویل بازرسى قرار بگیرند و بعد زوزهى موتور روشن کامیونهایى بود که دود خاکسترى لولههاى اگزوز خود را همچون کلافى که وا مىرفت و محو مىشد در هواى منجمد بیرون مىفرستاد؛ صداى عربدهى سربازان روس و دیگر هیچ جز جهانى خاموش و سرد.
آنجا سرد بود، سنگها ترک برمىداشتند، و استخوانهایى که تا پوستى چغر هیچ حایلى نداشت، از سرما مىسوخت. ردیف زندانىها در بریگادهاى بیست نفره سوار کامیون مىشدند؛ معدن دور بود و صبحها همیشه تاریک بود. در آنجا آدمها هیچ نامى نداشتند و شمارهى او 0357 بود. دوباره صداى خود را شنید؛ با آن همه کوششى که به خرج مىداد تا سلیس و بلند بگوید باز هم ته صدایش مىلرزید «من، ایرج بیرشگ، ماده…» روزى هفت بار سرشمارى مىشدند. و او آنجا فقط یک شماره بود. آیا خواب نمىدید؟ کدامیکى واقعیت داشت؟ صبح آرام این شهر که بزرگترین اتفاق جهان را از سر مىگذراند یا آسمان تاریک شهرى که نه ماه در سال مدام فقط شب بود!
شما می توانید با خرید کتاب سپیده دم ایرانی از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.
تلفن: 66403535-021
سپیده دم ایرانی
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 202 |
سال چاپ: | 1400 |
قطع: | رقعی |
مناسب برای: | بزرگسالان |
موضوع: | رمان ایرانی |
ناشر: | نگاه |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | امیرحسن چهل تن |