مقصد نامعلوم

مقصد نامعلوم

کتاب مقصد نامعلوم اثر آگاتا کریستی با ترجمه مجتبی عبدالله نژاد توسط انتشارات هرمس در 256 صفحه به چاپ رسیده است.

بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستان‌های عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته‌است، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و تکامل داستان‌های جنایی کوشیده‌اند نیز معرفی و مطرح نمودند. آگاتا کریستی در کتاب رکوردهای گینس مقام اول در میان پرفروش‌ترین نویسندگان کتاب در تمام دوران‌ها و مقام دوم (بعد از ویلیام شکسپیر)در میان پرفروش‌ترین نویسندگان در هر زمینه‌ای را به خود اختصاص داده‌است.

قسمتی از متن کتاب:

مرد پشت میز وزنه کاغذگیر شیشه ای را به قدر ده سانت به طرف راست جابه جا کرد. چهره خشک و بی حالتی داشت و اگر هم غرق فکر بود یا در عوالم دیگری سیر می کرد چیزی بروز نمی داد. پوست مات و رنگ پریده ای داشت که نشان می داد بیشتر اوقات روز را زیر نور مصنوعی می گذراند. در مجموع معلوم بود که اهل کار در بیرون نیست. پشت میزنشین است. این هم که راه دفتر کارش از دالان زیرزمینی دراز و تودرتویی می گذشت با قیافه او جور درمی آمد. سن و سالش را نمی شد حدس زد. نه پیر بود، نه جوان. پوست هموار و صاف و صوفی داشت و خستگی شدید از وجناتش پیدا بود.

مرد دیگری هم در داخل اتاق بود که از او مسن تر به نظر می رسید. این مرد پوست سبزه و چشم و ابروی مشکی و سبیل باریک سپاهی داشت و یک نوع بی قراری توام با اضطراب در حرکاتش معلوم بود. آرام و قرار نداشت. یک جا بند نمی شد. مدام توی اتاق قدم می زد و هر از گاهی با حالتی عصبی تکه ای می پراند. با خشم و تغیر گفت:

ــ گزارش! گزارش! همه اش گزارش! هیچ کدام هم فایده ای ندارد.

مرد پشت میز نگاهی به اوراق جلویش انداخت. بالای این اوراق کارتی بود که بالایش نوشته بود: « تامس چارلز بترتون. » جلو اسم یک علامت سوال بود. مرد پشت میز غرق فکر سر تکان داد. گفت:

ــ همه این گزارش ها را پیگیری کرده ای؟ همه بیخود و بی فایده است؟

مرد دیگر شانه ای بالا داد.

ــ چه عرض کنم! خدا می داند.

مرد پشت میز آه کشید و گفت:

ــ بله، درباره این طور چیزها نمی شود با اطمینان اظهارنظر کرد.

شما می توانید با خرید کتاب مقصد نامعلوم از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.

تلفن:                                                                                      66403535-021