عشق لرزه
کتاب عشق لرزه توسط اریک امانوئل اشمیت در 136 صفحه به چاپ رسیده است.
اریک امانوئل اشمیت نویسنده و فیلسوف فرانسوی-بلژیکی در تاریخ ۲۸ مارس ۱۹۶۰ در لیون فرانسه به دنیا آمد. خانوادهی او اهل ورزش بودند و او از نوجوانی به نوشتن و تئاتر علاقهمند شد. او تحصیلاتش را در رشتهی فلسفه تا مقطع دکترا به سرانجام رساند و از دههی نود میلادی بهعنوان نمایشنامهنویس قدم در دنیای ادبیات گذاشت. او داستانهای سورئال زیبایی میآفریند که مملو از دیالوگهای ماندگار هستند. نمایشنامههای او پس از انتشار به بیش از پنجاه زبان دنیا ترجمه شدهاند و در خیلی از کشورهای دنیا بر روی صحنهی نیز به اجرا درآمدهاند.
نمایشنامهی «عشق لرزه» دربارهی دو جوان به نامهای «ریشارد» و «دیان» است که عاشقانه همدیگر را دوست دارند. در میانه داستان «دیان» که یک وکیل و سیاستمدار است از خواستگاری «ریشارد» سرباز میزند و هنگام کار بر پروژهی زنان روسپی با زنی خیابانی به نام «ردیکا» آشنا میشود. این داستان روایت تغییر ناگهانی عشق به تنفر است، روایت زلزلهای است که عشق بر جان و روان آدمی میاندازد و ممکن است هر ناممکنی را ممکن سازد.
«امانوئل اشمیت»، نویسندهی این اثر در میان دلبستگی شخصیتها و دگرگونی ناگهانی احساسات آنها، روابط انسانها را تحلیل کرده است. او با نگاهی فلسفی لایههای عمیق انسانی را به هنگام تصمیمات احساسی و عاطفی کنکاش کرده و بازتابی از آنها را در کتاب «عشق لرزه» به نمایش گذاشته است.
متن پشت جلد کتاب:
چگونه در یک چشم به هم زدن احساسات دگرگون میشود، نفرت جای عشق را میگیرد و بنای آرزوها در هم میریزد؟ هنگامی که احساس شخصی دگرگون میشود، زندگی سایر شخصیتها نیز دچار زلزله و آتشفشان میشود. اریک امانوئل اشمیت در این نمایشنامه بار دیگر به تحلیل احساسات و روابط انسانها میپردازد و با قلم شیرینش ما را به تفکر و تحسین وا میدارد
قسمتی از متن کتاب:
صحنه زن و مردی را نشان می دهد. مرد آهسته زمزمه می کند:
ریشارد: ( ۲) برمی گردم. فقط پنج دقیقه.
زن با لبخند تسلیم آمیزی قبول می کند که او برود.
دیان: برو.
ریشارد: ( با دلسوزی ) . پنج دقیقه تاب میاری؟
دیان: شاید.
ریشارد: قسم بخور.
دیان: نه. عواقبش پای خودت.. تو چی؟ تو تاب میاری؟
ریشارد: سعی می کنم. من یکی قسم می خورم.
مرد دور می شود، خوش لباس است و وقار و اعتماد به نفس مردانی را دارد که مورد پسندند و خوب می دانند که دوستشان دارند. از طرف دیگر صحنه خانم پومره ( ۳) مادر دیان وارد می شود و می بیند که ریشارد دارد از سالن بیرون می رود.
خانم پومره: کجا داره میره؟
دیان: روزنامه بخره.
خانم پومره: ای وای! باز هم یک جدایی؟
دیان: البته چند دقیقه ای.
خانم پومره: ( می زند زیر خنده ) ــ چه مصیبتی! من کمکت می کنم که این عذاب رو تحمل کنی. ( هر دو می خندند. ) آروم نفس بکش، خودت رو رها کن، فکر کن برای این که به دکه ی روزنامه فروشی برسه لازم نیست از کوچه رد بشه و یادت باشه که این اواخر هواپیماها زیاد روی شهر پاریس سقوط نمی کنن. خوبی؟
دیان با حالت بازیگوشانه ای تایید می کند، درحالی که خانم پومره محض تفریح حالت غمگینی به خود می گیرد.
شما می توانید با خرید کتاب عشق لرزه از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.
تلفن: 66403535-021
عشق لرزه
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 136 |
سال چاپ: | 1402 |
قطع: | رقعی |
مترجم: | شهلا حائری |
مناسب برای: | بزرگسالان |
موضوع: | نمایشنامه و فیلمنامه |
ناشر: | قطره |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | اریک امانوئل اشمیت |