نه به محدودیت
کتاب نه به محدودیت توسط جان سی مکسول در 343 صفحه به چاپ رسیده است.
قسمتی از متن کتاب:
در این کتاب شما را به این چالش فرامیخوانم، اگر به پذیرش آن تمایل داشته باشید و روندی را که برایتان مشخص میکنم دنبال کنید، زندگیتان تغییر خواهد کرد.
چالش قابلیت با آگاهی آغاز میشود. آگاه بودن، اولین گام بزرگی بود که در حذف محدودیتها از قابلیتهایم برداشتم و این اتفاق خیلی زود در حوزه کاری من رخ داد. در آن روزگار چوپانان سرمشق کشیشها و روحانیون بودند؛ زیرا از گوسفندان نگهداری میکردند. مسئله نگهداری و مراقبت از گله بود. این کار به مشاورههای فراوانی نیاز داشت، در نتیجه همان مدلی بود که تصمیم گرفتم از آن پیروی کنم.
اما بعدها کتابی را با عنوان کلیساهایی با سریعترین رشد در امریکا، نوشته المر تاونز خواندم. این کتاب درباره دسترسی به انسانهای بیشتر و مدیریت خوب کلیسا بود. نمیتوانستم کتاب را زمین بگذارم، ماجراهای آن واقعاً الهامبخش بودند.
بعد از خواندن آن کتاب میخواستم به تمام کلیساهای ذکرشده در کتاب سری بزنم و با کشیشهایشان دیدار داشته باشم، اما چطور میتوانستم این کار را انجام دهم. این کشیشها من را نمیشناختند و چرا باید وقتشان را صرف دیدار با من میکردند؟
بعد ایدهای به ذهنم رسید. تصمیم گرفتم با آنها تماس بگیرم و در ازای نیمساعت گفتوگو صد دلار به آنها بپردازم. سال 1971 بود و من سالیانه 4200 دلار درآمد داشتم؛ اما مشتاق بودم بدانم چطور کشیشها تا این اندازه موفق شدهاند. وقتی از بین ده کشیشی که با آنها تماس گرفته بودم، دو نفر به من جواب مثبت دادند از خوشحالی بهوجد آمدم.
به محض اینكه متوجه شدم میتوانم با این رهبران ملاقات کنم، شروع به نوشتن سؤالاتی کردم که باید از آنها میپرسیدم. سؤالاتم خیلی زیاد بودند، نزدیک به پنج صفحه کامل. وقتی با آنها ملاقات کردم، با سرعت هرچه تمامتر سؤالاتم را مطرح کردم، البته نتوانستم تمام سؤالاتی را که نوشته بودم بپرسم؛ اما به واقع در زندگی شخصی و حرفهای خود به یک پیشرفت دست پیدا کردم. بزرگترین کشف من این بود که این کشیشها بههیچوجه وقت خود را برای مشاوره با مردم نمیگذراندند، بلکه تمام وقتشان را برای «تجهیز مردم» صرف میکردند.
ابتدا حرفشان را درست نفهمیدم و از آنها خواستم تا بیشتر برایم شرح بدهند. مشاوره به مردم کمک میکند تا روی نقطه ضعفهایشان کار کنند درحالیکه با تجهیز مردم، آنها روی نقاط قوتشان کار میکنند. موضوع داشت برایم روشن میشد.
سپس آنها برایم شرح دادند که وقتی مردم روی نقاط قوت خود کار کنند، خیلی سریعتر از وقتی که روی ضعفهایشان تمرکز میکنند میتوانند به تواناییهای بالقوه خود دست پیدا کنند. این نکته را کاملاً درک کردم. این رهبران، چوپان نبودند که فقط به نگهداری از گله راضی باشند، آنها مثل یک مزرعهدار عمل میکردند. دیدگاه خود را داشتند و با روحیهای پیشگام ایدهای نو را بهوجود آورده بودند. آنها مردم را میساختند و تقویت میکردند. مردم را دعوت میکردند تا عضوی از یک نهاد بزرگتر از خودشان باشند و این مردم در کنار هم کلیساها را رشد میدادند و به افراد بیشتری دست پیدا میکردند و اینگونه بود که تفاوت ایجاد میشد.
اولین روزی بود که درک کردم، آگاهی تا چه اندازه برای رسیدن به قابلیت ضرورت دارد. تنها کاری که باید میکردم این بود که به مردم کمک کنم تا بیشتر روی نقاط قوت خود تمرکز کنند تا نقاط ضعفشان. عامل موفقیت سریع من در این بود که فهمیدم تنها راهی که میتوانم به قابلیتهای خود به عنوان یک انسان و یک رهبر برسم، این است که روی نقاط قوت خود تمرکز کرده و آنها را تقویت کنم. این درک، روش من را برای انجام کارها به طور کامل تغییر داد و خیلی زود کشف کردم که من بیشتر یک تجهیزکننده خوب هستم تا یک مشاور.
شما می توانید با خرید کتاب نه به محدودیت از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.
تلفن: 66403535-021
نه به محدودیت
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 343 |
سال چاپ: | 1398 |
قطع: | رقعی |
مترجم: | حسام امامی |
مناسب برای: | بزرگسالان |
موضوع: | روانشناسی |
ناشر: | نسل نواندیش |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | جان سی مکسول |