گرگ پالان دیده

وضعیت موجودی موجود در بازار
10 رای
تعداد صفحه: 469
سال چاپ: 1398
قطع: رقعی
موضوع: ادبیات
ناشر: علم
نوع جلد: گالینگور
نویسنده: محمد ابراهیم باستانی پاریزی
قیمت قبلی: 245,000 تومان
قیمت: 220,500 تومان

گرگ پالان دیده

شوق نویسندگی وی در دوران کودکی و نوجوانی در پاریزو با خواندن نشریاتی مانند حبل‌المتین، آینده و مهر برانگیخته شد. باستانی، اولین نوشته‌های خود را در سال‌های ترک تحصیل اجباری (۱۳۱۸ و ۱۳۱۹) در قالب روزنامه‌ای به نام باستان و مجله‌ای به نام ندای پاریز نوشت، که خود در پاریز منتشر می‌کرد و دو یا سه مشترک داشت. اولین نوشتهٔ او در جراید آن زمان، مقاله‌ای بود با عنوان «تقصیر با مردان است نه زنان» که در سال ۱۳۲۱ در مجلهٔبیداری کرمان چاپ شد. پس از آن به عنوان نویسنده یا مترجم از زبان‌های عربی و فرانسه مقالات بی‌شماری در روزنامه‌ها و مجلاتی مانند کیهان، اطلاعات، خواندنی‌ها، یغما، راهنمای‌کتاب، آینده، کلک و بخارا چاپ کرده‌است. اولین کتاب باستانی پاریزی پیغمبر دزدان نام دارد که شرح نامه‌های طنزگونهٔ شیخ محمدحسن زیدآبادی است و برای اولین بار در سال ۱۳۲۴ در کرمان چاپ شده‌است. این کتاب تاکنون به چاپ شانزدهم رسیده‌است. وی در مدت حیات بیش از شصت عنوان کتاب تألیف یا ترجمه نمود. کتاب‌های باستانی پاریزی برخی شامل مجموعهٔ برگزیده‌ای از مقالات وی هستند که به صورت کتاب جمع‌آوری شده‌اند و برخی از ابتدا به عنوان کتاب نوشته شده‌اند. از میان نوشته‌های او، هفت کتاب متمایز است که همگی در نام خود عدد هفت را دارند، مانند خاتون هفت قلعه و آسیای هفت سنگ. بعداً کتاب هشتمی با عنوان هشت‌الهفت به این مجموعهٔ هفت‌تایی اضافه شده‌است. به جز کتب و مقالات، باستانی پاریزی شعر هم می‌سرود و اولین شعر خود را در کودکی در روستای پاریز و در آرزوی باران سروده‌است. منتخبی از شعرهای خود را در سال ۱۳۲۷ در کتابی به نام «یادبود من» به چاپ رسانده‌است. از جمله یکی از غزل‌هایش با مطلع «یاد آن شب که صبا بر سر ما گل می‌ریخت» توسط بنان در یادبود صبا خوانده شده‌است. این غرل به این شرح است: یاد آن شب که صبا بر سر ما گل می‌ریختبر سر ما ز در و بام و هوا گل می‌ریختسر به دامان منت بود وز شاخ بادامبر رخ چون گلت آرام صبا گل می‌ریختخاطرت هست آن شب همه شب تا دم صبحگل جدا، شاخه جدا، باد جدا گل می‌ریختنسترن خم شده، لعل لب تو می‌بوسیدخضر گویی به لب آب بقا گل می‌ریختزلف تو غرقه به گل بود و هر آنگاه که منمی‌زدم دست بدان زلف دو تا گل می‌ریختتو فرو دوخته دیده به مه و باد صباچون عروس چمنت بر سر و پا گل می‌ریختگیتی آن شب اگر از شادی ما شاد نبودراستی تا سحر از شاخه چرا گل می‌ریخت؟شادی عشرت ما باغ گل افشان شده بودکه به پای تو ومن از همه جا گل می‌ریخت شعر دیگری از باستانی پاریزی به این شرح است: باز شب آمد و شد اول بیداریهامن و سودای دل و فکر گرفتاریهاشب خیالات و همه روز، تکاپوی حیاتخسته شد جان و تنم زین همه تکراریهادر میان دو عدم، این دو قدم راه چه بود؟که کشیدیم درین مرحله بس خواریهادلخوشی‌ها چو سرابم سوی خود بُرد، ولیکحیف از آن کوشش و طی کردن دشواریهانوجوانی بهوس رفت و از آن بر جا ماندتنگی سینه و کم خوابی و بیماری‌هاسرگذشتی گُنه آلود و، حیاتی مغشوشخاطراتی سیه از ضبط خطا کاریهاکور سوئی نزد آخر به حیات ابدیشمع جانم، که فدا شد به وفاداریها[۱]

گرگ پالان دیده

ویژگی ها
تعداد صفحه: 469
سال چاپ: 1398
قطع: رقعی
موضوع: ادبیات
ناشر: علم
نوع جلد: گالینگور
نویسنده: محمد ابراهیم باستانی پاریزی

نقد و بررسی گرگ پالان دیده

بر خلاف عمدهٔ کتاب‌های تاریخی که اغلب نثری سرد و سنگین دارند، بیشتر نوشته‌های تاریخی باستانی پاریزی پر از داستان‌ها و ضرب‌المثل‌ها و حکایات و اشعاری است که خواندن متن را برای خواننده آسان‌تر و لذت‌بخش‌تر می‌کند. به علاوه کتاب‌های باستانی پاریزی معمولاً پاورقی‌های بسیار مفصلی دارند که گاهی از خود متن هم مفصل‌تر است.[۲]

نظرات کاربران درباره گرگ پالان دیده

نظری در مورد این محصول توسط کاربران ارسال نگردیده است.
اولین نفری باشید که در مورد گرگ پالان دیده نظر می دهد.

ارسال نظر درباره گرگ پالان دیده

لطفا توجه داشته باشید که ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برچسب های مرتبط با گرگ پالان دیده

نشر علم
طراحی و اجرا: فروشگاه ساز سبدخرید