آخرین بازماندگان 2 اتحاد سیاه دلان
گرگ سرش را بالا میگیرد و خرناسی می کشد اما تا مردم با چچوب و چماق سر وقتش برسند چندان فرصتی نیست . ما خودمان را به کوهی از آشغال فشار می دهیم . به کاناپه چرک و کثیفی
تکیه می دهیم و آن قدر به آن فشار می آوریم که فنرهایش در می رود .
ژنرال که روی سرم نشسته می گوید : هه! تو اینها می گی ارتش!؟
به قیافه عصبانی ای که قدم به قدم به ما نزدیک تر می شوند پوزخند می زند تا اینکه بوی عرقشان به دماغم می خورد و گرسنگی ای را که توی چهره شان حک شده می بینیم.
ارتش من تو یه چشم بهم زدن پراکندشون میکنه ! اما ارتش سوسکی او که حالا اینجا نیست .
من جلوی گرگ می ایستم و دستهایم را باز می کنم .نه
جمعیت نزدیک تر می شود گرد و خاک بلند شده است . دست باریکی با نیزه ای فلزی از لای جمعیت بیرون میز ند . من که از جلوی بچه گرگ کنار زده می شوم بچه گرگ خودش را عقب می
شد و محکم به کاناپه می فشارد . راه فرار نداریم ...
آخرین بازماندگان 2 اتحاد سیاه دلان
ویژگی ها | |
---|---|
مترجم: | مریم منتصرالدوله |
ناشر: | افق |
نویسنده: | پیرز توردی |
برند | افق |