برج سکوت 3 جلدی
آدم یک روز به جایی میرسد که عشقش با تواناییاش برابر نیست… خیلی بیشتر از آنچه معشوق هست، میخواهد… اینجور وقتها اگر معشوق را رها نکنی، خودت و عشق و معشوق و همۀ اطرافت را به لجن میکشی… هیچ چارهای نداری، باید از یکجا به بعد، ول کنی و بروی… بروی عقب، از دور بایستی و عشقت را تماشا کنی… […] این را که میگویم یادت بماند؛ اگر خواستی عاشق چیزی بمانی، اگر خواستی بزرگ شوی، اگر زندگیات به چیزی گیر کرد، از یکجا به بعد، ببوس و بگذارش کنار… پشت دستت را داغ کن و دیگر سراغش نرو… اگر غیر از این کردی، همۀ عمر دستت خالی است…
این جملات، از آخرین جملات رمان سه جلدی برج سکوت است. رمانی با مضمون اصلی اعتیاد، اما بسیار گستردهتر و فراگیر از اینکه تنها حول همین یک موضوع بچرخد.
برج سکوت 3 جلدی
ویژگی ها | |
---|---|
ناشر: | کتاب نیستان |
نویسنده: | حمیدرضا منایی |
برند | کتاب نیستان |