این سه زن
در 14 فصل اين كتاب فصولي به رضاخان، فرمانفرما، تيمورتاش و ... اختصاص يافته اما فصلي از سوي آقاي بهنود به كساني كه اين كتاب به نام آنان منتشر شده اختصاص نيافته است.
دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران، كتاب مزبور را مورد نقد و بررسي قرار داده است. با هم، نقد را ميخوانيم:
نويسنده كتاب «اين سه زن» مقدمه خود را با اين عبارت آغاز ميكند: «اين كتاب تاريخ نيست. رمان هم نيست. شايد يك روايت تاريخي باشد» سپس چهارده فصل را بر اين پايه و اساس در پي هم ميآورد.
همچنين لازم به ذكر است كه ميزان اعتبار روايتهاي خاطره پردازان نيز رابطه تنگاتنگي با ميزان وثاقت و اعتبار روايت كننده آن دارد.
جالب آن كه نويسنده كتاب «اين سه زن» با توسل به اين سبك حتي از گفتوگوهاي صورت گرفته در محافل محدود و بسته سياسي وقت يا كاملاً خصوصي با سطح حفاظتي بالا سخن به ميان ميآورد، بدون اينكه مشخص سازد كه به واسطه چه كساني يا با استناد به چه منابعي از ريز مطالب طرح شده در چنين جلساتي مطلع شده است.
آقاي مسعود بهنود و برخي دوستان ايشان در نگارشهاي خود بيشتر به اين شيوه تمسك جستهاند كه البته آثار توليد شده در اين قالب براي تاريخ پژوهان چندان راهگشا نيست؛ زيرا اهل تاريخ براي روشن ساختن وقايع از زواياي مختلف به دنبال مستنداتي معتبرند تا از طريق در كنار هم قرار دادن اين مستندات، تاريكيها از تاريخ زدوده شود.
در اين سبك با حفظ اصل روان بودن مطلب، مستندات را ميتوان به صورت پاورقي يا به صورت ملحقات ذكر كرد تا زمينه تحريف به حداقل ممكن برسد. درصورت در دسترس نبودن مستندات براي محك زدن ميزان پايبندي مؤلف به اصل امانتداري، هر ادعايي را ميتوان به خورد تاريخ داد و چون بيان نقاليگونه وقايع داراي جاذبههاي خاص خود است تشخيص مطالب واقعي از موضوعات كذب به ويژه براي خوانندگان عادي اين متون سخت ميشود.
<span style=""font-size:" 10pt;"="">بنابراين شيوه سهلنگاري و سهل خواني تاريخ نبايد راهي را به سوي دخالت دادن سلائق و گرايشها در تاريخنگاري هموار سازد.
این سه زن
ویژگی ها | |
---|---|
ناشر: | نشر علم |
نویسنده: | مسعود بهنود |
برند | نشر علم |