این سه زن
كتاب «سه زن» (اشرف پهلوي، مريم فيروز و ايران تيمورتاش) از جمله آثار مسعود بهنود است. اين كتاب در سال 1374 توسط مؤسسه انتشاراتي نشر علم منتشر شده است. چاپ چهارم كتاب در 1375 در شمارگان 5500 نسخه و با همان مقدمه اول آقاي بهنود انتشار يافته است.
در 14 فصل اين كتاب فصولي به رضاخان، فرمانفرما، تيمورتاش و ... اختصاص يافته اما فصلي از سوي آقاي بهنود به كساني كه اين كتاب به نام آنان منتشر شده اختصاص نيافته است.
دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران، كتاب مزبور را مورد نقد و بررسي قرار داده است. با هم، نقد را ميخوانيم:
نويسنده كتاب «اين سه زن» مقدمه خود را با اين عبارت آغاز ميكند: «اين كتاب تاريخ نيست. رمان هم نيست. شايد يك روايت تاريخي باشد» سپس چهارده فصل را بر اين پايه و اساس در پي هم ميآورد.
حك كردن چنين عبارتي بر پيشاني مقدمه كتاب، بستري را فراهم ساخته است كه روايتگر در پرداختن به قريب 60 سال از تاريخ معاصر كشور، خود را بينياز از ذكر هرگونه منبع و مأخذي احساس كند. البته اين نحو تاريخپردازي اگرچه جايگاهي در توليد پيشنيازهاي تاريخنويسي، يعني ثبت روايت افراد ناظر و حاضر در صحنه رخدادها دارد، اما به كارگيري آن مختص راويان دست اول حوادث و رخدادهاست و نميتوان آن را به روايتگري كامل تاريخ تعميم داد؛ زيرا هر جا راوي خود مستقيماً حضور داشته باشد ميتواند بدون ذكر مأخذ سخن گويد.
همچنين لازم به ذكر است كه ميزان اعتبار روايتهاي خاطره پردازان نيز رابطه تنگاتنگي با ميزان وثاقت و اعتبار روايت كننده آن دارد.
جالب آن كه نويسنده كتاب «اين سه زن» با توسل به اين سبك حتي از گفتوگوهاي صورت گرفته در محافل محدود و بسته سياسي وقت يا كاملاً خصوصي با سطح حفاظتي بالا سخن به ميان ميآورد، بدون اينكه مشخص سازد كه به واسطه چه كساني يا با استناد به چه منابعي از ريز مطالب طرح شده در چنين جلساتي مطلع شده است.
به طور قطع اين شيوه پرداختن به تاريخ را كه رمان گونه است، اما رمان نيست (زيرا رمان را نميتوان در مورد شخصيتهاي حقيقي و رخدادهاي واقعي نگاشت) ميتوان نوعي سهلنگاري نام نهاد.
آقاي مسعود بهنود و برخي دوستان ايشان در نگارشهاي خود بيشتر به اين شيوه تمسك جستهاند كه البته آثار توليد شده در اين قالب براي تاريخ پژوهان چندان راهگشا نيست؛ زيرا اهل تاريخ براي روشن ساختن وقايع از زواياي مختلف به دنبال مستنداتي معتبرند تا از طريق در كنار هم قرار دادن اين مستندات، تاريكيها از تاريخ زدوده شود.
اما بيان رمانگونه تاريخ به شرط امانتداري دقيق ميتواند براي اقشار عادي جامعه مفيد باشد؛ زيرا تاريخ را قصهگونه و بسيار روان و دلپسند دريافت ميدارند.
در اين سبك با حفظ اصل روان بودن مطلب، مستندات را ميتوان به صورت پاورقي يا به صورت ملحقات ذكر كرد تا زمينه تحريف به حداقل ممكن برسد. درصورت در دسترس نبودن مستندات براي محك زدن ميزان پايبندي مؤلف به اصل امانتداري، هر ادعايي را ميتوان به خورد تاريخ داد و چون بيان نقاليگونه وقايع داراي جاذبههاي خاص خود است تشخيص مطالب واقعي از موضوعات كذب به ويژه براي خوانندگان عادي اين متون سخت ميشود.
بنابراين شيوه سهلنگاري و سهل خواني تاريخ نبايد راهي را به سوي دخالت دادن سلائق و گرايشها در تاريخنگاري هموار سازد.
این سه زن
ویژگی ها | |
---|---|
ناشر: | نشر علم |
نویسنده: | مسعود بهنود |
برند |
|