اقتصاد فقیر
عنوان اصلي کتاب، ايهامي ضمني دارد؛ از سويي، شايد به کنايه، به ضعف رشته اقتصاد در برخوردي کارا با مسأله توسعهنيافتگي بهطور کلي و فقر بهطور ويژه اشاره دارد و از سوي ديگر از رويکردي تازه در اقتصاد توسعه سخن ميگويد که به بازانديشي بنيادين در فهم اقتصاد فقرا و ماهيت پديده فقر منجر ميشود.
از اين رو مخاطبين اين کتاب نهتنها دانشجويان و دانشآموختگان رشتههاي اقتصاد، جامعهشناسي و روانشناسي بلکه همچنين همه افرادي هستند که دغدغه بهبود وضع فقرا را دارند.
اين کتاب يکي از منابع اصلي مباحث توسعه و برنامههاي فقرزدايي در جهان بهشمار ميرود. کتاب حاضر حاصل سالها پژوهش ميداني براي بررسي جزئيات زندگي بسيار پيچيده فقرا و مسائل درهمتنيده با آن مانند سطح پايين بهداشت و تحصيلات در مناطق فقيرنشين کشورهاي در حال توسعه است.
نويسندگان کتاب، آبهيجيت بنِرجي هندي و اِستر دوفلو فرانسوي، بيش از پانزده سال از عمر خويش را صرف بررسي زندگي فقرا در روستاهاي هند، مراکش، کنيا، اندونزي و بسياري ديگر از کشورهاي درحال توسعه کردهاند. بنرجي، استاد اقتصاد در مؤسسه فناوري ماساچوست (ام.آي.تي) و از مؤسسان آزمايشگاه اقدام براي مبارزه با فقر عبداللطيف جميل است که پيش از اين در دانشگاههاي هاروارد و پرينستون نيز تدريس کرده است.
او به همراه استر دوفلو، دين کارلن ، مايکل کرمر ، جان ليست و سنهيل مولناتان از پيشگامان توسعه آزمونهاي ميداني شناخته ميشود که روشي مهم در ارزيابي سياستهاي توسعه به شمار ميرود و روحي تازه به تلاشها براي فقرزدائي دميده است.
فقر جداي از مسائل اقتصادي همزمان چالشهاي فکري و اخلاقي را نيز برميانگيزد. پيتر سينگر ، فيلسوف اخلاق و استاد اخلاق زيستي دانشگاه پرينستون، معتقد است حمايت نکردن از کودکان فقير در حال مرگ، به لحاظ اخلاقي با کشتن انسانها تفاوت چنداني ندارد.
او با همين نوع نگرش راهحلي نيز براي از ميان بردن فقر جهاني ارائه داده که بر مبناي کمک اخلاقي به کساني است که درآمدي بيش از نياز خود دارند.
سينگر در مقاله کلاسيک خود «قحطي، فراواني و اخلاق» که بيش از چهل سال از نگارش آن ميگذرد، استدلال کرد زيستن در فراواني، در حالي که ديگران از گرسنگي رنج ميبرند، از نظر اخلاقي غيرقابل دفاع است: اگر ما ميتوانيم بدون فدا کردن چيزي با اهميت اخلاقي يکسان، از چيز بدي جلوگيري کنيم، از نظر اخلاقي موظفيم آن را انجام دهيم. سينگر در کتاب «زندگياي که ميتواني نجات دهي» استدلال ميکند افرادي که در رفاه کشورهاي غربي زندگي ميکنند، اخلاقاً بايد بسيار بيشتر از آنچه در اين کشورها بهعنوان کمک مرسوم شناخته ميشود، به موارد انساندوستانه کمک کنند.
سينگر نيز ميپذيرد که مشکلاتي در مورد اطمينان از رسيدن پول به جايي که بيشترين نياز به آن هست و استفاده کارامد از آن وجود دارد، با اين حال فکر نميکند اين مشکلات عملي نتيجه اصلي او را زير سؤال ببرد. پيشفرض ضمني استدلال سينگر اين است که انسانهاي نيازمند کمک، شناخته شده هستند و تنها کمبود در کمک به آنها است. آمارتيا سن ، برنده نوبل اقتصاد، اين پيشفرض را ميشکافد و تعريف تازهاي از مفهوم فقر ارائه ميدهد.
او براي برآورد ميزان فقر، به جاي درآمد بر قابليتهاي فردي تأکيد ميکند؛ چيزي که آن را فقر بهمثابه نابرابري مينامد. به نظر او برآورد مجموعه قابليتها بايد نه بر پايه دستاوردهاي واقعي بهزيستي بلکه طبق مجموعه فرصتهاي واقعي در امکان دستيابي به آزادي صورت گيرد.
اين گونه است که توسعه به مثابه آزادي معنا مييابد.
اگر آمارتيا سن با طرح مفهوم قابليت کارکرد نشان داد که فقر، ناشي از نابرابري در دسترسي به فرصتها است که اجازه رشد تواناييهاي کارکردي را به افراد نميدهد، بنرجي و دوفلو از اين فراتر ميروند و نشان ميدهند که چرا فقرا گاه از فرصتهاي برابر نيز استفاده نميکنند (چرا فرزندان فقرا گاه حتي با وجود دسترسي به مدارس رايگان، تحصيل نميکنند) و براي افزايش استفاده از فرصتها چه ميتوان کرد (چگونه ميتوان نرخ مدرسهروي اين فرزندان را افزايش داد). اِستر دوفلو، استاد اقتصاد توسعه در ام.آي.تي و از مؤسسان و مدير آزمايشگاه اقدام براي مبارزه با فقر عبداللطيف جميل است.
حوزه پژوهشي او بر مسايل خرد در کشورهاي در حال توسعه شامل رفتار خانوار، تحصيلات، دسترسي به خدمات مالي، سلامت و ارزيابي سياستها متمرکز است.
دوفلو برنده مدال کلارک براي بهترين اقتصاددان زير چهل سال در آمريکا در سال 2010، نخستين دريافتکننده جايزه بينالمللي کالو آرمنگول در 2009، داراي عنوان بهترين اقتصاددان جوان فرانسه به انتخاب حلقه اقتصاددانان فرانسه در 2005 و برنده جايزه پژوهشي اليان بنت از سوي انجمن اقتصاد آمريکا در 2002 است.
اقتصاد فقیر
ویژگی ها | |
---|---|
مترجم: | جعفر خیرخواهان - مهدی فیضی |
ناشر: | دنیای اقتصاد |
نویسنده: | آبهیجیت بنرجی - استر دوفلو |
برند |
|