شب روی سنگ فرش خیس (نمایشنامه)

شب روی سنگ فرش خیس (نمایشنامه)

نقش‌های اصلی این نمایش‌نامه که در شش دفتر نوشته شده عبارت‌اند از :دکتر ((غلامحسین مجلسی)), استاد بازنشسته دانشکده ادبیات ;((نوشین)) دختر دکتر مجلسی که بیست ساله و نابیناست و گاه پیانو می‌نوازد ;((رخساره)) خواهر سی ساله دکتر مجلسی که بیوه است و با آنان زندگی می‌کند ;((ناهید)) همسر سابق دکتر مجلسی که مقیم اسپانیاست ;((حامد)) خواهرزاده ناهید که کارمند پست است ;((ابوالفضل گلشن)) مالک و مدیر شرکت بذر ;دکتر((کامران فلکشاهی)) پزشک متخصص قلب ;((فرهاد آرمین)) دبیر و دانشجوی دوره دکتری ادبیات ; ((محمدباقر مژدهی)) استاد ادبیات دانشگاه .((مژدهی)) در بخشی از این نمایش نامه خطاب به((مجلسی)) می‌گوید...)) :سه سال پیش ما موقعیت دیگری داشتیم . آن روزها اوضاع به قدری بهل بشو بود, به قدری آشفته که برای مهار کردنش هیچ راهی جز یک برخورد قاطعانه وجود نداشت .بله, مع‌الاسف عناصر تندرویی هم بودند و احیانا اقدامات خودسرانه‌ای هم می‌کردند, که امروز دودش بیشتر از همه توی چشم اولیای دانشکده رفته...و حالا که شر و شور خوابیده و دانشگاه وارد دور تازه, یک جاده تخت و روان شده, جای خالی استادان رفیع‌القدر ما کاملا احساس می‌شود . این لب کلام است .چه می‌گویی)) دکتر مجلسی در پاسخ می‌گوید :((راستش, خودت می‌دانی که با یک حقوق بازنشستگی و, ویرایش کتاب‌های دیگران زندگی همچنین قشنگ نمی‌گردد .یعنی...حقیقت این است که اصلا نمی‌گردد .روی آن دوره چهار جلدی تاریخ ادبیات خودم حساب می‌کردم, که اگر تجدید چاپ می‌شد, می‌توانست یک رمقی بدهد و برای مدتی مرا روی پا نگه دارد, که متاسفانه با ورشکستگی ناشر و بحران کاغذ روی دستم مانده و من به خاطر آسایش نوشین هم شده بدم نمی‌آید هفته‌ای چند ساعت تدریس بگیرم .ولی ((...