پرنسس پا برهنه

پرنسس پا برهنه

این کتاب شامل 7 داستان کوتاه است که «روز زیبای بارانی، پرنسس پابرهنه، غریبه، همه چیز برای خوشبخت بودن، تقلبی، زیباترین کتاب دنیا، وندا وینی پج» عناونی این داستان ها هستند. داستان هایی که با زبانی شیوا، روایت هایی خواندنی از برخی مسائل اجتماعی بویژه مسائل زنان را برای مخاطب بازگو می کند.

در داستان «وندا وینی پج» داستان دخترک فقیری که روزی عاشق نقاشی بی چیز بوده و اکنون از ثروت مندترین زنان دنیاست، روایت شده و یا در داستان «همه چیز برای خوشبخت بودن» زنی که همسرش همه چیزهای لازم برای خوشبختی را دارد اما ناگهان زن در این بین متوجه رازی می شود، ساموئل به علت ناتوانی زنش در بچه دار شدن مخفیانه با زن دیگری ازدواج می کند و این امر باعث می شود که 20 سال حضور زن و 2 فرزندش را از همسر اصلی اش مخفی نگه دارد. مرد با افشا شدن این راز پس از مدتی دچار حمله قلبی شده و دو فرزندش را یتیم می گذارد و... همچنین داستانی که نام کتاب از آن گرفته شده نیز روایت یک هنرپیشه زیبا و بی استعداد است که سال ها پیش در شهر با پرنسسی ملاقات داشته است و اکنون امیدوار به دیدار مجدد اوست تا بعد از دوران اوج بازیگری، عشق حقیقی خود را بدست آورد...داستان «یک روز زیبای بارانی» درباره زنی به اسم «هلن» است که با متوسل شدن به همسرش «آنتوان» سعی می کند نگاه منفی خود را نسبت به هستی و محیط اطراف عوض کند.

اما این متوسل شدن به دیگری برای حل مسائل تنها برای مدتی کوتاهی دوام می آورد. «هلن » پس از مرگ همسر ش این وابستگی کودکانه را از دست می دهد، بیش از پیش دچار بیگانگی می گردد و عدم تبعیتش از اجتماع رویکردی طغیان گرایانه به خود می‌گیرد: در صحنه قبرستان او بدون در نظر گرفتن آداب رسوم رایج مراسم و با زیر پا گذاردن عرف های اجتماعی آزادانه به شیون و زاری بر سر تابوت همسرش می پردازد و بدین وسیله مخالفت خود را ابراز دارد... داستان « وندا وینی پج » پیرامون زن ثروتمنی است که تمام لحظات زندگی اش را در سفر های تفریحی و اقامت در هتل های مجلل سپری می کند. خدمه و اطرافیانش همواره در هراس از وی هستند و تصویری که از او در ذهنشان دارند چهره ای دست نیافتنی و اسطوره ای است.

وندا وینی پج که گذشته اش را در کنار مادری معتاد و با کار کردن در کارخانه سیگار سازی سپری کرده و به دلیل چنین جبری فرصت تحصیل را از دست داده، حال با رفتارش در پی انتقام از جامعه بر آمده است. او اینک همه را مقصر و بدهکار خود می داند.

داستانهای مجموعه «پرنسس پا برهنه» در اکثر موارد بر پایه روایتی خطی عرضه شده اند و با پایانی بسته و غافلگیرانه به سر انجام می رسند. 

ناشر در معرفی کتاب، این بخش را منتشر کرده است:

«... آیا زن هنوز آن‌جا زندگی می‌کرد؟ مرد چه‌طور می‌بایست او را پیدا می‌کرد. او حتا نام زن را نمی‌دانست. گفته بود: «منو دوناتلا صدا بزنین.» مرد فوراً‌ باور کرده بود این نام زن است.

چندین سال بعد درحالی‌که این جمله را در ذهن خود تجزیه و تحلیل می‌کرد، متوجه شده بود که این یک نام مستعار بوده. چرا این ماجرا توجه مرد را به این نکته جلب کرده بود؟ چرا پانزده سال بعد، مرد هنوز به آن فکر می‌کرد، حال آن‌که در این سال‌ها با ده‌ها زن دیگر آشنا شده بود؟

شاید برای این‌که دوناتلا خود را اسرارآمیز نشان داده و به همان صورت نیز باقی مانده بود. زن‌ها به این خاطر مورد پسند ما واقع می‌شوند که مانند نگینِ یک معما باشند و به‌محضِ این‌که گره این معما اندکی شل شود، جایگاه خود را در نظر ما از دست می‌دهند...»

اریک امانوئل اشمیت، نویسنده‌ فرانسوی از نویسندگان پرکاری است که به خاطر ترجمه‌های بسیاری از کارهایش در کشور ما به نویسنده‌ای شناخته شده و محبوب بدل شده است. اشمیت که مدرک دکتری فلسفه دارد، از همان کودکی نویسندگی را آغاز کرد.

اولین اثرش را در 11 سالگی به رشته‌ تحریر در آورد و سال 1991 یعنی در 31 سالگی با اولین نمایشنامه‌اش، شب والونی به شهرت رسید. یکی از آخرین کتاب‌هایی که اشمیت نوشته، مجموعه داستان «پرنسس پابرهنه» است؛ داستان هایی جذاب و دوست داشتنی که در فضاهای متفاوت اتفاق می افتد.