غم ( مجموعه داستان )
مرد گفت : " ما مثل بقیه ی شهر ها هستیم ، جز این که ما بی نقص هستیم . نارضایتی ما ر ا فقط کمال می تواند مهار کند. ما به دختری احتیاج داریم که ماشین کرایه دهد. یکی باید پشت پیشخان بایستد. "
سسیلیا تهدید کرد : " من زندگی ای را خواب می بینم که شماها ازش حسابی وحشت دارید "
مرد دست سسیلیا ر ا چسبید.
گفت : " تو مال مایی. تو همان دختری هستی که مال ماست و ماشین کرایه می دهد. آدم باش. کاری هم ازت بر نمی آید "
سسیلیا گفت : " خواهیم دید. "
16338
غم ( مجموعه داستان )
| ویژگی ها | |
|---|---|
| مترجم: | شهریار وقفی پور |
| ناشر: | نیماژ |
| نویسنده: | دانلد بارتلمی |
| برند |
نیماژ
|
نظرات کاربران درباره غم ( مجموعه داستان )
نظری در مورد این محصول توسط کاربران ارسال نگردیده است.
اولین نفری باشید که در مورد غم ( مجموعه داستان ) نظر می دهد.
