داستان پیامبران در کلیات شمس
زمانی كه شعر فارسی روی به شكفتن نهاد و كم كم رنگ و بو و طراوت گرفت بیش از سه قرن می گذشت كه ایرانیان با دین اسلام و كتاب آسمانی قرآن آشنا شده بودند.
این زمان كافی بود كه همراه با فرهنگ اسلامی، داستان پیامبران نیز رفته رفته در ذهن اهل علم و بعد توسط آنان در اذهان بسیاری از مردم رسوخ كند و بخشی از ذهنیات، آنان را تشكیل دهد.
اشاره شاعران به داستان انبیا، در آغاز محدود به برجسته ترین و مشهورترین اعمال و حوادث زندگی و بارزترین و خارق العاده ترین صفات و خصوصیات شخصی و قدرت های معجزه آفرین پیامبران است.
تنوع و محدوده همین اشارات موجز بستگی به میزان و وسعت اطلاعات شاعر از علوم متداول عصر، از جمله و به خصوص قرآن و حدیث و تفسیر دارد.
در كنار مدیحه های پیش از مولوی كه در شاعران متاخر با مسایل و مضامین دیگر آمیخته می شود و چشم انداز بسیار محدودی از آن را در زمینه تلمیح به داستان پیامبران نشان دادیم، شعر مذهبی و عرفانی و كیفیت بهره گیری از داستان پیامبران در آن ها نیز قابل تامل است. نمایندگان برجسته این نوع شعر قبل از مولوی و در زمینه شعر مذهبی، ناصرخسرو، و در زمینه شعر عرفانی، سنایی و عطار هستند.
مثنوی، هم به علت ذوق داستان سرایی مولوی و هم به علت شور و هیجان شدید عاطفی كه چون خونی گرم و جوشان در رگ های كتاب روان است و هم به سبب گستردگی و غنای مطالب و مفاهیم، از دیگر مثنوی های عرفانی، خواندنی تر و تامل انگیزتر و تاثیرش برخواننده نافذتر است. شیوه بیان مفاهیم و معانی، كه در ضمن بیان تمثیل ها و حكایت ها و داستان ها براساس تداعی معانی شكل می گیرد و به پیش می رود، جان و چهره دریاوار و پرشور و سرشار از حیات به مثنوی بخشیده است.
به نظر می رسد كه مولوی در مثنوی سخن را هوشیارانه و به قصد بیان مفاهیمی مشخص در طراحی اجمالی و از پیش اندیشیده آغاز می كند، اما پیش از آن كه معنی مورد نظر را در طرح اجمالی از پیش معلوم، از ذهن به عین آورد، تراكم معانی و مفاهیم ناشی از تداعی ها او را از خط سیر مورد نظر جدا می كند و با خویش می برد.
عناصر مختلف داستان پیامبر به عنوان مایه های تلمیح و نیز محمل معنی، تا وقتی كه هوشیارانه و همراه با معنی در سخن می آید، می تواند هر بار معنایی را كه شاعر اراده كند به اقتضای مطلب بپذیرد؛ به همین سبب مثلاً مثنوی معنوی می توان موسی را كه معمولاً در ارتباط با فرعون با روح و جان مقایسه می شود و مشبه به روح قرار می گیرد، مشبه به تن نیز تلقی كرد.
مولوی در جای دیگر درخت تن را به عصای موسی تشبیه می كند.
عصا پیش از آن كه موسی به امر خداوند بر زمینش افكند، چیزی جز چوب كه موسی به وسیله آن برای بره هایش برگ می ریخت، نبود. اما چون به فرمان خداوند عصا را بر زمین افكند و برگرفت، قدرت معجزه آمیزش ظاهر گشت و بر سر فرعونیان حاكم گشت.
رمزآمیزی شعرهای مولوی همیشه در شیوه تقابل های دوتایی و اسامی اشخاص كه تضاد میان آن ها از پیش مشخص و قطعی است، مثل موسی و فرعون، جلوه نمی كند و گاهی از محدوده اشخاص و تضاد صریح میان افراد یك زوج فراتر می رود و به حیوانات و اشیاء نیز می رسد، و این امر كار تاویل رمزها و حدس درباره مفاهیمی را كه رمزها نماینده آن ها هستند دشوارتر می كند. یكی از مایه های تلمیحی كه در غزلیات شمس به كرار از آن ها استفاده شده است، مربوط به گذشتن موسی با قوم بنی اسراییل از دریا و تعقیب آنان به وسیله فرعون و لشكریان اوست.
تامل در تلمیحات كلیات شمس در زمینه داستان پیامبران، تداعی كننده پاره ای از اندیشه ها و نظرگاه هایی است كه اشاره بدان ها، از نظر این كه هم زمینه ساز تصویرها و رمزهای تلویحی شعر مولوی است و هم از جمله اسباب و مواد نفوذ و دستیابی به باطن سنی آن ها لازم به نظر می رسد و نكته مهمی كه در این جا باید مورد توجه قرار گیرد، نمود گارپنداری داستان های پیامبران از دیدگاه مولوی است.
از این دیدگاه داستان پیامبران مثال و مظهرعینی و محسوس حوادث مكرر و مستمر حوادث نفسانی و انسانی است. داستان پیامبران تنها حادثه ای تاریخی كه یك بار اتفاق افتاده و تمام شده باشد نیست، بلكه حادثه ای است كه در وجود هر كس و در هر زمان تكرار می شود و نقد حال هستی انسان است. بهره گیری از داستان پیامبران در كلیات شمس چنان گسترده و متنوع است كه هیچ كتابی را در ادب فارسی از این نظر نمی توان با آن مقایسه كرد.
این تنوع و وسعت تلمیح به داستان پیامبران، هم در غزلیات و هم در مثنوی، بی گمان ناشی از آشنایی كامل و عمیق با معارف اسلامی و به خصوص تامل مستمر وی در قرآن كریم و تفاسیر قرآن و حدیث است.
آشنایی عمیق مولوی با تفاسیر و قصص قرآن كریم، سبب شده است كه هم در مثنوی و هم در كلیات شمس مایه های تلمیحی در زمینه داستان پیامبران بسیار متنوع باشد. چاپ سوم كتاب در داستان پیامبران در كلیات شمس (شرح و تفسیر عرفانی داستان ها در غزل های مولوی تالیف دكتر تقی پور نامداریان) توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، منتشر شد.
در طرح كلی این كتاب، داستان پیامبران بر حسب نام پیامبران، به ترتیب حروف الفبا آمده است.
هر داستان شامل دو بخش مجزاست.
بخش اول شامل نقل كلیه شواهد به تفكیك موضوع، و شرح و توضیح هر گروه از شواهد هم موضوع، با مراجعه به قرآن كریم و تفاسیر است.
بخش دوم تفسیر داستان است. در این بخش ابیاتی كه معنی آن با توضیح اشاره های داستانی روشن نمی شود و معنی مجازی و رمزی دارد، به ترتیبی كه در بخش اول آمده است، مطرح می شود و با استفاده از دیگر آثار مولوی، به خصوص مثنوی و نیز آثار عرفانی منظوم و منثور دیگر، اغلب متعلق به زمان های بیش از مولوی، تفسیر می گردد.
در این تفسیر ها سعی بر آن است كه با استفاده از شواهد متعدد، هم در زمینه فكر و هم در زمینه تصویر، یكی از تفسیرهای ممكن، باب امكان تفسیرهای دیگر و ورود به باطن شعر بر او گشوده گردد. مطالعه این كتاب ارزشمند به همه علاقه مندان ادب فارسی توصیه می شود.
داستان پیامبران در کلیات شمس
ناشر:
|
سخن
|
نویسنده:
|
دکتر تقی پورنامداریان
|
نظرات کاربران درباره داستان پیامبران در کلیات شمس
نظری در مورد این محصول توسط کاربران ارسال نگردیده است.
اولین نفری باشید که در مورد داستان پیامبران در کلیات شمس نظر می دهد.
ارسال نظر درباره داستان پیامبران در کلیات شمس