زن،مرد،ارتباط

وضعیت موجودی موجود
5 رای
برند نشر دایره
تعداد صفحه: 350
سال چاپ: 1402
قطع: رقعی
مترجم: مهدی قراچه داغی
ناشر: نشر دایره
نوع جلد: شومیز
نویسنده: جان گری
قیمت قبلی: 325,000 تومان
قیمت: 295,500 تومان

کتاب زن،مرد،ارتباط
نویسنده: جان گری
مترجم: مهدی قراچه داغی
انتشارات: نشر دایره

زن،مرد،ارتباط

در عمل کاملاً نمی‌پذیریم که اشخاص با ما متفاوتند. به جای آن می‌خواهیم هر طور که شده آن‌ها را به میل خود تغییر دهیم. از تفاوت‌های یکدیگر می‌رنجیم و در برابر آن‌ها مقاومت می‌کنیم. می‌خواهیم اشخاص موجود در زندگی ما مثل ما بیندیشند و رفتار کنند و چون واکنشی اشتباه انجام می‌دهند آن‌ها را به اشتباه کاری متهم می‌کنیم.
ماشکایت می‌کنیم که اگر آن‌ها تغییر کنند می‌توانیم دوستشان بداریم. اگر مطابق میل ما رفتار کنند می‌توانیم دوستشان بداریم. اگر مثل ما احساس کنند می‌توانیم

دوستشان بداریم. اگر خواسته ما را برآورده سازند می‌توانیم دوستشان بداریم.

اما مگر عشق چیست؟ آیا عشق تنها مشمول موقعیتی است که دیگری به طرز و سبک ما رفتار کند و انتظارات ما را برآورده سازد؟ آیا عشق بدین معناست که دیگران را مطابق میل و خواسته خود تغییر دهیم و نگذاریم آنطور که خود انتخاب می‌کنند باشند؟ آیا عشق بدین معناست که به کسی چون به خواسته ما رفتار می‌کند مهر بورزیم؟
مطمئناً این عشق نیست. ممکن است در نظرِ ارزانی کننده آن، عشق به نظر بیاید اما مسلماً در نظرِ طرف دیگر، عشق نیست. عشق واقعی بی چشمداشت است. قید و شرطی در آن نیست. عشق متوقعانه نیست. به جای آن در مقام تأیید و تصدیق است و ارزش قائل می‌شود. عشق بی قید و شرط بدون پذیرفتن تفاوت‌های‌مان وجود خارجی پیدا نمی‌کند. تا وقتی به اشتباه گمان کنیم که اگر طرف ما به خواسته ما رفتار کند خوشبخت می‌شویم، عشق واقعی مخدوش می‌شود.
در نهایت همه انسان‌ها منحصر به فرد هستند و به همین دلیل طبقه بندی کردن آن‌ها غیرممکن است.

مورفولوژی (ریخت شناسی)، اشخاص را به ۳ گروه بدنی تقسیم می‌کند که هر کدام با ویژگی‌های روانی متفاوتی همراه هستند: عمل گرا، احساس گرا و ذهن گرا.

تقسیم بندی در سمینارهای اخیر که در روزگار ما برپا می‌شوند: حمایتگر، پیش برنده، کنترل کننده و تحلیل گر

اما جمعی مخالف تقسیم بندی کردن انسان‌ها هستند زیرا طبقه بندی اشخاص را در محدوده قرار می‌دهد و بر گردنشان حصار می‌کشد.
با پذیرفتن اینکه اشخاص با هم متفاوت هستند از اضطرار تغییر دادن آن‌ها نجات پیدا می‌کنیم. پیوسته در صدد تغییر دادن دیگران بر نمی‌آییم و ارزشهای منحصر به فرد آن‌ها را به رسمیت می‌شناسیم. در نهایت قبول اینکه اشخاص با ما متفاوت هستند به ما امکان می‌دهد که دست از داوری بشوییم.
با قبول تفاوت‌های روانی خود می‌توانیم به وحدت و یگانگی برسیم و روابط خوب و سازنده داشته باشیم. به شکلی انتزاعی و مجرد همه ما یکسان هستیم. در همه تعالیم معنوی به این یگانگی تأیید شده.

در اعماق وجود خود را در یک یگانگی معنوی با دیگران می‌بینیم. وقتی می‌خوانیم که در نقطه‌ای بچه‌ها از گرسنگی رنج می‌برند ناراحت می‌شویم انگار که آن‌ها فرزندان خود ما هستند.
در نهایت همه می‌خواهیم از زنجیرهایی که ما را از یکدیگر جدا می‌کنند خلاص شویم و یگانگی خود را درک کنیم. به عبارت دیگر به این نتیجه می‌رسیم آنچه بیرون از ماست در درون ماست. به تدریج جوینده به این نتیجه می‌رسد که آنچه را که در جستجوی آن است در درون خود اوست. در اینجا همه به این نتیجه می‌رسیم که باید در وجود خود به بیداری برسیم.
مردی که از کیفیات زنانه‌اش جدا می‌شود سرد و غیر ذی علاقه می‌شود. در این شرایط او در صدد یافتن زنی بر می‌آید که با نرمی و صمیمیت و محبت او خلاء وجود خود را پر کند. مرد به زن گرایش پیدا می‌کند نه به این دلیل که در او کیفیات مشابه خود می‌بیند، بلکه به این دلیل که می‌بیند با او متفاوت است و اینگونه با تفاوت‌های او تکمیل می‌شود.
شدت توجه و گرایش به یک شخص نشانه وجود تفاوت‌های زیاد و تعارض‌های گوناگون است. جلب و جذب شدن در کنترل ما نیست. اما می‌توانیم مطمئن شویم که وقتی جلب شدنی در کار است، باید درس‌هایی آموخت و چیزهایی کشف کرد.

مطمئنا همه زن‌ها مانند هم نیستند، به همان شکلی که مردها با هم تفاوت دارند. اما زن‌ها و مردها با هم تفاوت‌های کلی و اصولی دارند.

تام متوجه نیست که کتی قصد حمایت از او را دارد. منتها با او طوری برخورد می‌کند که می‌خواهد با خودش برخورد کنند. کتی قصد اصلاح تام را ندارد، تنها می‌خواهد کمی حرف زده باشد. دلش می‌خواهد تام هم از او سوالات محبت آمیز بکند. اما تام خیال می‌کند که با سوال نکردن از کتی از او حمایت می‌کند و متوجه نیست که چرا کتی از رفتار او استقبال نمی‌کند.
کتی به اشتباه گمان می‌کند که واکنش و طرز برخورد مردها مثل واکنش و طرز برخورد زن‌هاست.
زن‌ها متفاوت از مردها هستند و قرار است به همین شکلی که رفتار می‌کنند باشند.

ما به اشتباه فکر می‌کنیم جنس مخالف مثل ماست. تا حدودی مثل ما هستند اما به بسیاری لحاظ با ما تفاوت دارند. فرض اینکه زن‌ها و مردها مانند هم هستند به ۴ روش بر مناسبات ما اثر منفی می‌گذارد:
۱. توجه دشوار می‌شود.
۲. کمک کردن دشوار می‌شود.
۳. برای زن‌ها رسیدن به احساس قدرشناسی، پذیرش و اعتماد کردن دشوار است.
۴. برای مردها توجه کردن، فهمیدن و احترام گذاشتن دشوار می‌شود.

مردان مریخی و زنان ونوسی فراموش کردند که نیازها و خواسته‌های متفاوت، احساسات متفاوت و در نتیجه نتیجه گیری‌های متفاوت دارند. فراموش کردند از ۲ سیاره متفاوت هستند.
مرد در ذهن خود یک غار خصوصی دارد که به آن پناه می‌برد تا آنچه را که او را ناراحت می‌کند تحلیل نماید. در این مرحله‌ی کنارکشیِ خود، نمی‌خواهد مزاحمی داشته باشد.
مردها به سرعت سکوت می‌کنند.

در واقع مردها در لحظه‌ای در خودشان فرو می‌روند و درست به همین سرعت هم دوباره به خودشان می‌آیند. زن‌ها این را درک نمی‌کنند.
تا زمانی که زن با تبسمی بر چهره با مرد رو به رو می‌شود، مرد گمان می‌کند که به اندازه کافی به زن محبت دارد. در این شرایط او انگیزه‌ای برای محبت کردن بیشتر ندارد.
زن‌ها می‌توانند بدون اینکه چیزی دریافت کنند، یک ارزانی کننده‌ی بسیار بزرگ باشند. زن‌ها می‌توانند مرتب از خود مایه بگذارند زیرا معتقدند که روزی حسابشان را پاک می‌کنند. آن‌ها معتقدند در جایی سرانجام همسرشان به قدری به احساس امتنان خواهد رسید که جبران همه‌ی مهر و محبت‌های آن‌ها را خواهد کرد.
تصور کنید شما و همسرتان از دو سیاره متفاوت به زمین آمده‌اید. اینگونه در صدد تغییر یکدیگر برنمی آیید و به جای آن سعی خواهید کرد که یکدیگر را بهتر درک کنید.
وقتی به عزیزان خود امکان متفاوت بودن می‌دهید بُعد جدیدی می‌گشایید که در آن عشق به شکوفایی می‌رسد.

برای ایجاد یک رابطه موفق با جنس مخالف باید به ۴ عنصر مهم توجه داشته باشید:
۱. ارتباط هدفمند
۲. درک درست
۳. داوری نکردن
۴. قبول مسئولیت

وقتی ما طوری حرف می‌زنیم که دیگران احساس تحقیر، سرزنش و تقصیر می‌کنند از ارتباط به شکل نادرستی استفاده کرده‌ایم. ممکن است در کار کنترل کردن موفق شویم، اما بدون تردید تولید رنجش می‌کنیم. ارتباط حقیقی و موثر با درک کردن و فهمیدن دیگران همراه است.
یکی از مسائل رایج در ارتباط زناشویی این است که وقتی کسی را می‌شناسیم گمان می‌کنیم هر حرفی که برای کلمات و رفتار آنان در نظر بگیریم دقیق و درست است. فکر می‌کنیم می‌دانیم که آن‌ها چه می‌گویند و چه منظوری دارند و با این حال اغلب معنا و منظور مورد نظر آن‌ها را درک نمی‌کنیم.
اغلب تنش‌های عاطفی موجود در روابط زناشویی از سوء تفاهم ناشی می‌شود.
همه‌ی ما اشخاصی منحصر به فرد هستیم و احتمال زیادی وجود دارد که یکدیگر را درست درک نکنیم. با درک تفاوت‌ها و احترام گذاشتن به آن‌ها می‌توانیم به وحدت و یکپارچگی برسیم.

زن،مرد،ارتباط

ویژگی ها
تعداد صفحه: 350
سال چاپ: 1402
قطع: رقعی
مترجم: مهدی قراچه داغی
ناشر: نشر دایره
نوع جلد: شومیز
نویسنده: جان گری
برند نشر دایره

نظرات کاربران درباره زن،مرد،ارتباط

نظری در مورد این محصول توسط کاربران ارسال نگردیده است.
اولین نفری باشید که در مورد زن،مرد،ارتباط نظر می دهد.

ارسال نظر درباره زن،مرد،ارتباط

لطفا توجه داشته باشید که ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بر اساس سلیقه شما...

طراحی و اجرا: فروشگاه ساز سبدخرید