مسخ
رمان مسخ از آنجايي آغاز مي شود که گره گوار سامسا از خواب آشفته اي مي پرد و خود را در حالي مي يابد که به حشره اي تمام عيار تبديل شده است. گره گوار آشفته و پريشان از ظاهر وحشتناک خود به اطراف نگاه مي کند تا از حقيقت داشتن آنچه که رخ داده اطمينان کسب کند. او در حالي که به علت جثه ي سنگينش به سختي مي توانست تکان بخورد به شغل اجباريش مي انديشد. به اينکه هر روز مي بايست به علت قرض سنگين خانواده اش کار بکند و زندگيشان را بچرخاند. اين کار سنگين هميشه مانع از آن مي شد که گره گوار بتواند دوستي داشته باشد و او را بيش از پيش در انزوا مي کشيد. «اگر پاي بند خويشانم نبودم، مدتها بود که استعفاي خودم را داده بودم."
مسخ
ویژگی ها | |
---|---|
مترجم: | صادق هدایت |
ناشر: | مجید |
نویسنده: | فرانتیس کافکا |
برند |
|
نظرات کاربران درباره مسخ
نظری در مورد این محصول توسط کاربران ارسال نگردیده است.
اولین نفری باشید که در مورد مسخ نظر می دهد.