آینه های شهر
کتاب «آینههای شهر» نوشتهی «الیف شافاک»، نویسندهی اهل ترکیه است که با ترجمهی «تهمینه زاردشت» منتشر شده است. این کتاب دومین رمان شافاک است که در بستری تاریخی روایت میشود. آینههای شهر شرححال یک خانوادهی اسپانیایی است که با کمک عرفان یهودی و عرفان اسلامی تلاش میکنند علیه یک محیط تاریخی قرن هفده مبارزه کنند. تهمینه زاردشت، مترجم این رمان میگوید: «در این رمان نه استانبول و نه اسپانیا، نه جادو و نه تفتیش عقاید و نه حتی عشق ممنوع به اندازهی عناصر آشنایی که نویسنده به آنها خاصیت جادویی بخشیده، برجسته نیستند. شافاک دوست دارد از عناصر پیشپاافتاده و بیاهمیت بنویسد. در آینههای شهر، زنی به پرواز درنمیآید مانند رمان صد سال تنهایی؛ اما دختربچهای یکشبه پیر میشود. مهمترین نکتهای که میتوان دربارهی این رمان گفت، همزیستی ادیان در فضایی است که شافاک خلق کرده؛ مسلمان و مسیحی و یهودی دستکم در دنیای این رمان بی هیچ اختلافی میتوانند در کنار هم، در خانه هم در شهر هم به سر ببرند.» در بخشی از کتاب میخوانید: «وقتی مردان انکزیسیون آن دور و اطراف مشغول نیزهاندازی بودند، زنان روستای پلاسنسیا دل مونته، دختر کوچک دومین زن آمت را چونان امانتی مقدس پنهان کردند. مادر دخترک، زنی بود روستایی از اهالی آفریقای شمالی. آمت زامبارل او را در ازای دو کیسه طلا از بردهداری خریده، بلافاصله آزادش کرده بود. عشق این دو به همدیگر، زن اول آمت را بهقدری آزرد که برای ابراز آزردگیاش خالکوبی بزرگی روی پیشانیاش کرد. چشم سیاهی با مژههای سرخ! و از آن روز به بعد با سه چشم به زندگیاش ادامه داد. به گفتهی راویان، وقتی به دست مأموران انکزیسیون میافتد از چشم روی پیشانی قطره اشکی میچکد. اما زیبای گندمگون سیاه پوست، زن دوم آمت زامبارل، سالها پیش از این ماجراها هنگام تولد اولین فرزندش جان به جان آفرین تسلیم کرده بود.» این کتاب را انتشارات «نیلوفر» منتشر کرده است.
آینه های شهر
مترجم:
|
نهمینه زاردشت
|
ناشر:
|
نیلوفر
|
نویسنده:
|
الیف شافاک
|
نظرات کاربران درباره آینه های شهر
نظری در مورد این محصول توسط کاربران ارسال نگردیده است.
اولین نفری باشید که در مورد آینه های شهر نظر می دهد.
ارسال نظر درباره آینه های شهر