شب مادر
“ما همان چیزی هستیم که بدان تظاهر میکنیم، پس همیشه باید مواظب باشیم ببینیم به چه چیزی تظاهر می کنیم.”
این قسمتی از یادداشت نویسنده ی کتاب شب مادر، در مقدمه ی کتابه. آدم های کتاب “شب مادر” شخصیت های متفاوتی دارن، شخصیت های خوب و بد که آدم نمیدونه کدوم از اینا واقعی هستن. کتاب، داستان زندگی یک گوینده ی رادیو در زمان ظهور نازی ها و بعد از اونه. آدمی که بر اساس حرف هایی که در رادیو میزنه یک نازی و شخصیت منفور بعد از جنگ حساب میشه، ولی ما با زندگی روزمره و احساسی اون همراه میشیم و دوستش خواهیم داشت. باقی شخصیت های داستان هم همینطور، شخصیت واقعی و شخصیتی که به عنوان اون شناخته شده هستن، این سوال رو ایجاد میکنه که ما، خود ما هم کدوم هستیم؟ اونی که ما رو میشناسن؟ یا اونی که واقعا هستیم؟
یه قسمت از کتاب:
میخواستند پیامد اعمالم را نشانم بدهند.
چوبه های دار اهردروف را طوری درست کرده بودند که میتوانستند در هر نوبت شش نفر را به دار بیاویزند. وقتی آن روز چوبه های دار را دیدم در انتهای هر یک از طناب ها یک نگهبان مرده ی اردوگاه تاب مبخورد و همه پیش بینی میکردند به زودی زود مرا نیز به دار بیاویزند. خودم هم همین پیش بینی را میکردم، و به آرامش شش نگهبانی که به طناب ها آویزان بودند علاقه مند شدم.
مرگشان سریع اتفاق افتاده بود.
عکس مرا در حالی که به چوبه ی دار نگاه میکردم گرفتند. ستوان اوهار با قامتی لاغر همچون گرگی جوان، و سراپا نفرت همچون مار زنگی پشت سرم ایستاده بود.
شب مادر
ویژگی ها | |
---|---|
مترجم: | ع . ا . بهرامی |
ناشر: | روشنگران و مطالعات زنان |
نویسنده: | کورت ونه گات جونیر |
برند | روشنگران و مطالعات زنان |