تانگوی تخم مرغ داغ
کتاب تانگوی تخم مرغ داغ اثر اکبر رادی توسط انتشارات قطره در 110 صفحه به چاپ رسیده است.
اکبر رادی نویسنده این اثر، در شهر رشت به دنیا آمده و در سن 10 سالگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرده است. او که دانش آموخته رشته علوم اجتماعی از دانشگاه تهران بود، تحصیل در دوره کارشناسی ارشد این رشته را نیمه کاره رها کرد و پس از طی دوره تربیت معلم، شغل معلمی را در پیش گرفت. رادی اکنون جزو یکی از برترین و درخشانترین نمایشنامه نویسان ایران به شمار میآید. او در به وجود آمدن تئاتر متفکرانه و هویتمند پیشتاز بوده و همچنان به عنوان یک درامنویس بزرگ معاصر به حساب میآید.
نوشتههای اکبر رادی را بیشتر به رئالیسم انتقادی نسبت میدهند. چندین نمایشنامه از او به زبان انگلیسی ترجمه شده است. زبان در نوشتههایش اصالت خاصی دارد و گاهی بیرحمانه و خودآگاه، بر روی حوزههای دیگر اثر نیز غلبه میکند. کاربرد زبان در نمایشنامههای وی مختلف است و به زمان و اقلیم و رده اجتماعی خاصی محدود نمیشود؛ از جرّاح تا مقنّی، از روشنفکر تا کشاورز، از معلم تا بازاری، از لمپن تا روانشناس، از زبان متکلّف دربار ناصری تا زبان کف خیابان؛ سرشار از کنایه و استعاره و تمثیل و متل.
موضوع اصلی نمایشنامه تانگوی تخممرغ داغ در باب پدرسالاری و مناسبات حاکم بر آن است. دو خانواده در این نمایشنامه ایفای نقش میکنند. صاحبان خانه عبارتاند از موسی در نقش پدر، انیس در نقش مادر، شکوه در نقش دختر خانواده و حسن، حسین، محسن در نقش پسران آنها و خانواده مستاجر آنها نیز متشکل از آقابالا در نقش پدر، قیصر در نقش مادر، اسی پسر خردسال و ملیحه در نقش دختر آقابالا است.
اکبر رادی در این نمایشنامه سنت و مدرنیته را روبهروی هم قرار میدهد؛ در فضای خانهای که او برای شما نمایش میدهد، تقابل سنت با مدرنتیه موج میزند.
قسمتی از متن کتاب:
آقابالا: (سیگارش را روی زیلو میتکاند.) نُچ، فایده نداره.
موسی: تو حرف و سخنت چیه باباجان؟
آقابالا: باس درخته از ته ریشه بُر بشه.
موسی: من یه گونی کود و خاکه برگ پای اون درخت خالی کردم؛میگی ریشه بر بشه؟ حتی گفتن شم.
آقابالا: خب پس، منزل ما ممکنه فکر دیگهای بکنه.
صدای قیصر: اِسی... اِسی... الاهی داغت به دلم بمونه که اِنقده منو تکون میدی.
آقابالا: دادِ بیداد، اومد!
صدای قیصر: حالا من چطوری برم رو پشت بون؟
قیصر وارد راهرو میشود. زن جا افتادهای است با آب و رنگ و قدرکی فربه. چادر سفید گلدانهاش را روی شانه انداخته، دستها و سینهاش از طلا میدرخشد. بیخیال پیش میآید و یک سر داخل اتاق نشیمن میشود... موسی جا نماز را جمع کرده است.
قیصر: حسین آقا نیومده؟... اوا سلام! (رو میگیرد و کمی عقب میکشد.)
شما می توانید با خرید کتاب تانگوی تخم مرغ داغ از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.
تلفن: 66403535-021
تانگوی تخم مرغ داغ
ویژگی ها | |
---|---|
تعداد صفحه: | 110 |
سال چاپ: | 1402 |
قطع: | رقعی |
مناسب برای: | بزرگسالان |
موضوع: | نمایشنامه |
ناشر: | قطره |
نوع جلد: | شومیز |
نویسنده: | اکبر رادی |