زن در تاریخ نگاری صفویه
زن در تاریخنگاری صفوی
عباسقلی غفاریفرد
انتشارات امیرکبیر
چاپ دوم؛ 1387
زنان در حرمسرا با پرداختن به انواع سرگرمیها، اوقات خود را سپری میساختند و میکوشیدند زندگی در داخل حرم را شیرین سازند. زنان اسب سواری میکردند و در حرمسرا تیراندازی با تیر و کمان و تفنگ را میآموختند.
به آنها شکار کردن و دویدن به دنبال گوزن را یاد میدادند. زنان حرمسرا به نقاشی کشیدن، آواز خواندن، رقصیدن و ساز زدن میپرداختند. آنها ادبیات و تاریخ و ریاضیات میآموختند.
نویسنده با توجه به آن که منابع تاریخی درباره حضور زنان در دسترس نیست و دادههای محققان، مبهم و حتی ناچیز است، در پیشگفتار کتاب نوشته است: «در ارتباط با موضوع این کتاب، تلاش کردهایم هر جا که سخن از زن گفته شده، از آن سود جوییم و تصویری از زن در تاریخ صفویه – هر چند با تکیه بر زنان مشهور و خاندان سلطنتی- ارائه دهیم.» ص 9
کتاب از نه فصل «جانبازی»، «در میادین نبرد»، «سیاست و درگیری در توطئههای سیاسی»، «در عرصه وساطت، شفاعت، حمایت و مشاوره»، «حرمسرا»، «نقش زنان در علم و سازندگی»، «روسپیگری»، «مجازات زنان»، و «مراسم ازدواج و زن در خانه» تشکیل شده است.
فصل اول ماجرای جانباری زنی به نام «اوبه جراحه» است که با توجه به لقبش جراحی میدانسته و در راه اسماعیلمیرزا، جان خود را از دست داده است. نویسنده مینویسد در این تاریخ بود که نقش یک زن در حمایت از رهبر طریقت صفوی آشکار شد.
فصل دوم درباره حضور زنان در شکار و یا میدان جنگ است. در این فصل آمده است: «گاهی زنان به جای گرفتن اسلحه و جنگ مسلحانه، در مقام فرماندهی قشون و اداره امور جنگ بر میآمدند. مثلاً خیرالنسابیگم (مهدعلیا) زوجه محمدشاه و مادر شاهعباس اول، در سال 986 قمری که لشکر عثمانی به فرماندهی مصطفی پاشا به ایران لشکر کشید و گرجستان و شروان را فتح کرد، فرمان جمعآوری سپاه صادر کرد.» ص 16
سپس در این فصل به سرگذشت «تاجلو خانم» یکی از همسران شاه اسماعیل اشاره و بررسی میشود که آیا در جنگ چالدران به اسارت عثمانیها در آمده است یا خیر.
فصل سوم نیز به نقش زنان در سیاست و توطئههای سیاسی اشاره دارد. در این فصل آمده است: «انتخاب همسرانی که ریشه ترکمنی و گرجی داشتند موجب میشد که آنان برای کسب مقام ولایتعهدی جهت پسران خود از هیچ تلاشی فروگذار نباشند.»ص 24
در این فصل «اعمال نفوذ زنان در تعیین جایگاه شاهطهماسب اول»، نقش « پریخانخانم» و «خیرالنسابیگم (مهدعلیا)» مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل چهارم به نقش حمایت، مشاوره، وساطت و شفاعت زنان برای جلوگیری از خونریزیهای بیجا و یا فراهم آوردن زمینههای اجابت درخواست برخی افراد در حکومت صفوی اختصاص دارد. نویسنده در این فصل نوشته است: «گاهی زنان به طور غیررسمی (بهعنوان واسطه) مأموریتهای سیاسی نیز پیدا میکردند. مثلاً شاه عباس اول در 1006 قمری سفیری به نام قرهخان به دربار عثمانی فرستاد که چند تن از بانوان دربار صفوی نیز در میان هیئت قرهخان بودند و هدف آنان بازگرداندن دختر حیدرمیرزا به ایران بود.» ص 33
فصل پنجم به بررسی شرایط حرمسرا میپردازد. بررسی مشکلات و مسائل مختلف که برای زنان به علت شرایط خاص حرمسرا پیش میآمده است و همچنین تعریفی از حرمسرا و ویژگیهای آن و بررسی نقش زنان حرم در تربیت ولیعهد و ربودن زنان و دختران برای حرمسرا نیز در این فصل عنوان شده است.
نویسنده در ادامه به تعریف جایگاه «خواجگان حرمسرا»، و «سرگرمیها و تفریحات زنان در حرمسرا» پرداخته است: «زنان در حرمسرا با پرداختن به انواع سرگرمیها، اوقات خود را سپری میساختند و میکوشیدند زندگی در داخل حرم را شیرین سازند. زنان اسب سواری میکردند و در حرمسرا تیراندازی با تیر و کمان و تفنگ را میآموختند. به آنها شکار کردن و دویدن به دنبال گوزن را یاد میدادند. زنان حرمسرا به نقاشی کشیدن، آواز خواندن، رقصیدن و ساز زدن میپرداختند. آنها ادبیات و تاریخ و ریاضیات میآموختند. بسیاری از زنان حرمسرا به هنرهای گوناگون آراسته بودند و روز را با اشتغالات هنری بهسر میآوردند. برخی از آنها چیزهای خوبی میبافتند، گروهی در نساجی و ریسندگی چیره دست بودند.» ص 52
فصل ششم به نقش زنان در علم و سازندگی اختصاص دارد. نویسنده در این بخش آورده است: «ملا محمدباقر مجلسی چهار دختر داشت که از اطلاعات علمی قابل توجهی بهرهمند بودند. در میان آنها آمنهبیگم، دختر ارشد علامه مجلسی و همسر مولا محمد مازندرانی از دانشمندان بهنام زمان خود بوده است. تا آنجاکه وقتی مولا محمد در عبارات و قواعد آثار علامه حلی دچار اشکال میشد از زوجه خود آمنهبیگم کمک و راهنمایی میگرفت. این بانو شرحی بر الفیه ابن مالک و همچنین شرحی بر شواهد سیوطی نگاشته و شعر هم میسروده است.» ص 53
نویسنده در فصل هفتم به رواج روسپیگری در دوران صوفیه در تمام شهرهای ایران به جز شهر اردبیل به علت آنکه در آنجا مدفن شیخ صفی بوده، پرداخته است.
فصل هشتم به مجازات زنان اختصاص دارد. گفته شده است در سنت پادشاهان صفوی ظاهراً کشتن زنان نیز جای ویژهای داشته است. به پایین انداختن زنان از بالای برج و یا پارهپاره کردن آنها توسط سگهای تربیتشده در دوره صفویه، از مجازتهای معمول به حساب میآمده است که نویسنده در این فصل به آنها پرداخته است.
فصل آخر کتاب درباره انواع آداب ازدواج در میان گرجیها، ارامنه، زرتشتیها و همچنین مراسم خواستگاری در دوران صفوی است. نویسنده در این فصل درباره پوشش زنان در این عصر آورده است: «زنان در دوره صفویه، سر خود را کاملاً میپوشانیدند و از روی آن چارقدی داشتند که تا شانهشان میرسید و گلو و سینه آنها را از جلو مستور میساخت. زنان هنگام بیرون رفتن از خانه، از روی همه ملبوسات، حجاب بلند سفیدی میپوشیدند که از سر تا پا بدن و صورتشان را مستور میساخت و تنها چشم آنها قابل رؤیت بود.» ص 62
10144
زن در تاریخ نگاری صفویه
ویژگی ها | |
---|---|
ناشر: | امیرکبیر |
نویسنده: | عباسقلی غفاری فرد |
برند | امیرکبیر |