داستان های کوتاه برنده جایزه او هنری 2018

داستان های کوتاه برنده جایزه او هنری 2018

کتاب داستان های کوتاه برنده جایزه او هنری 2018 اثر لورا فرمن با ترجمه ساقی نخعی زاده توسط انتشارات خوب در 296 صفحه به چاپ رسیده است.

لورا فرمن متولد 19 نوامبر 1945 ، نویسنده آمریکایی است که آثارش در نیویورکر ، میرابلا ، Yale Review و جاهای دیگر منتشر شده است. فرمن در شهر نیویورک متولد شد و در کالج هانتر و کالج بنینگتون تحصیل کرد. در سال 1978 ، به هوستون ، تگزاس نقل مکان کرد. پس از زندگی در هوستون ، گالوستون ، دالاس و لاکارت ، او به همراه همسرش جوئل وارن بارنا و پسرش در آستین مستقر شدند.

کتاب حاضر شامل بیست داستان برنده ی این جایزه است که از هزاران عنوان داستان کوتاه چاپ شده در مجلات ادبی طی سال گذشته انتخاب شده است.

 نویسندگان داستان های برنده ، ترکیبی از نویسندگان صاحب نام و صداهای نوظهور را شامل می شوند و که همه ی داستان های آن ها در یک سطح بسیار عالی قرار دارند.

داستان ها با مقاله هایی همراه است که هیئت منصفه در باب داستان مورد علاقه ی خود نوشته اند ،همچنین شامل مشاهدات نویسندگان برنده جایزه در مورد آن چه که الهام بخش داستان های آن ها بوده، است و لیست منابع گسترده ای از مجلاتی که داستان کوتاه منتشر می کنند نیز ،به همراه دارد.

در سال ١٩١٨ یعنی هشت سال پس از مرگ ویلیام سیدنی پورتر نویسنده ای که با نام هنری ا.هنری برگ های همیشه سبزی به فصل داستان کوتاه تاریخ ادبیات آمریکا افزود، دوستان و دوستدارانش به یاد او و با هدف تقویت هنر داستان کوتاه و ترغیب نویسندگان جوان جایزه ای بنیان گذاشتند که تا امروز برقرار مانده است. هرساله نشریات ادبی آمریکا و کانادا با رجوع به کارنامه ی سال گذشته ی خود هزاران داستان کوتاه انگلیسی را، فارغ از ملیت نویسندگان شان، در این رقابت شرکت می دهند.

دبیر مجموعه بیست داستان از این همه را گلچین می کند تا در قالب کتابی مزین به نام جایزۀ ا.هنری پیش چشم علاقه مندان قرار دهد. از سال ۲٠٠٣ که لورا فرمن سمت دبیری را بر عهده گرفته است، سه داستان نویس برجسته نیز به عنوان داوران میهمان، مجموعه ی منتخب را به شکلی بی نام و نشان ارزیابی می کنند و هر یک مستقل از دیگری داستان محبوب خود را برمی گزیند. ترجمه ی فارسی مجموعه ی سال ۲٠١٨ دربردارنده ی هفده داستان است.

قسمتی از متن کتاب:

با یک بیل ضربه ای به سر مهاجم زد، همان بیلچه ای که معمولا در صندوق عقب ماشینش می گذاشت که چیزهای کف اتوبان را کنار بزند. در مقطعی از سال در شمال ایالت نیویورک ، لاک پشت ها نیزارها را ترک می کردند و کند و سنگین در حومه شهر می خزیدند. "جون" می توانست لاک پشت های جعبه ای را با دست بردارد؛ بیلچه را خریده بود که لاک پشت های گاز گیر را بلند کند و به نهر بیندازد. خوشبختانه قبلا از صندوق عقب درآورده بودش که به وضع بشکه کود کمپوست رسیدگی کند و...

شما می توانید با خرید کتاب داستان های کوتاه برنده جایزه او هنری 2018 از بانک کتاب یکتامهر در سریعترین زمان ممکن آن را درب منزل یا محل کار خود تحویل بگیرید.

تلفن:                                                                                      66403535-021